تاریخ سند: 25 اردیبهشت 1357
موضوع: حجازی تکنسین راه و ساختمان شرکت چهاربرج
متن سند:
از: 9/ ﻫ /س تاریخ: 25 /2 /2537[1357]
به: ﻫ /1 شماره: 2355/س1
موضوع: حجازی تکنسین راه و ساختمان شرکت چهاربرج
چند روز قبل نامبرده بالا از طرف شرکت ساختمانی چهاربرج برای اتمام کارهای درمانگاه در حال ساختمان، به قریه سنگر2 واقع در 26 کیلومتری سرخس وارد و تعدادی کتاب به اسامی 1. بررسیهای اسلامی ما چه میگوئیم3 نوشته سیدقطب4 ترجمه سیدهادی خسروشاهی 2. سخنی کوتاه درباره آخرین پیشوا نوشته محمد صالحی 3. فلسفه نهضت خمینی از انتشارات دارالتبلیغ اسلامی قم 4. پیکار سرنوشت5 داستانی از مردم فیلیپین محمود حکیمی6 5. سه برادر نگارش و اقتباس سیدمهدی آیتالهی 6 . مقام علم در اسلام دائره انتشارات شرکت سهامی عام و سیمان فارس و خوزستان، با خود آورده بود که بین دانشآموزان روستای مذکور توزیع نموده. اهالی روستا درباره وقایع اخیر کشور و اقدامات اخلالگرانه خرابکاران از وی سئوال کردند، نامبرده پاسخ داد آنها خرابکار نیستند بلکه به واسطه حق ملت بیدفاع که حق آنها نمیرسد مثل شماها که سند دارید ولی زمین ندارید، دفاع مینمایند. یادشده سپس نسبت به شاهنشاه آریامهر و خاندان سلطنت اهانت و حرفهای رکیک میزد.
نظریه شنبه . 1. این فرد، دشمن شاه و ملت است. اگرچه ما زمین نداریم زراعت کنیم، ولی آزادانه میتوانیم در هر شرکت مشغول کار شویم و از خانبازیهای گذشته نجات یافتهایم و جای افتخار است که ایران به رهبری شاهنشاه خردمند خود پیشرفت نموده و موجب سربلندی است. 2. نشانی نامبرده در مشهد پنج راه ابومسلم شرکت چهاربرج نزد آقای مهندس سالاری به کار اشتغال دارد. 3. نامبرده هماکنون در مشهد کوی پلیس درمانگاه شهربانی را میسازد. نظریه یکشنبه . نامبرده هم اکنون در مشهد به کار اشتغال دارد. مقرر فرمایند از طریق سازمان مشهد در این زمینه پیگیری به عمل آید. ضمناً در مورد سند زمین که به زارعین داده شده و در متن خبر اشاره شده، گزارشات زیادی به بخش ﻫ /3 و 35 تقدیم گردیده است. فلاح
نظریه 9ﻫ/س . همانطوری که استحضار دارند، اخیراً اقداماتی جهت تشکیل دو شرکت سهامی زراعی در سرخس به عمل آمده که کشاورزان مایل به همکاری در این شرکتها نمیباشند و از این موقعیت مخالفین در صدد بهرهبرداری میباشند.
توضیحات سند:
1. همانگونه که در متن سند مشخص است، ساواک مشهد این گزارش را حدود دو ماه و نیم بعد، طی شماره 6742ﻫ /9 ﻫ 1- 1 /5 /37 برای اداره کل سوم ارسال نموده است.
2. روستای سنگر، مرکز دهستان تجن و در 37 کیلومتری جنوب سرخس قرار دارد. ساکنین این روستا، سیستانیهای مهاجری هستند که در زمان خشکسالی به این روستا کوچ کردهاند. جمعیت این روستا براساس سرشماری سال 1385ش 397 خانوار (1750نفر) اعلام شده است. آرامگاه شیخ ابوالفضل محمد بن حسن سرخسی معروف به ابوالفضل، در این روستا قرار دارد.
3. ما چه میگوئیم، نام کتابی از سیدقطب میباشد. نام اصلی این کتاب، «الدراسات الاسلامیه» و شامل 35 مقاله از سیدقطب درباره مظاهر فساد و انحراف در اجتماع و راه حل آن بود که در سال 1350ش توسط استاد سیدهادی خسروشاهی با نام «ما چه میگوئیم» ترجمه و منتشر گردید.
4. سیدقطب نویسنده مسلمان و مبارزه مصری در 1285 ﻫ ش/ 1906 م در یکی از روستاهای نزدیک شهر اسیوط به دنیا آمد. پس از پایان دوره تحصیلات ابتدایی در اسیوط عازم قاهره شد و دوره دبیرستان و دانشگاه خود را در این شهر به پایان رساند. او ابتدا با گرایش به چپ فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را شروع کرد. اما آشنایی او با حسن البناء بنیانگذار سازمان اخوانالمسلمین و همکاری نزدیکش با وی سبب شد که مسیرش عوض و به آغوش اسلام بازگردد.
سید قطب علاوه بر تحصیلات جدید به آموختن علوم سیاسی پرداخت و به جرگه اعضای اخوانالمسلمین پیوست. او چندی بعد به عنوان نظریهپرداز این سازمان معروف شد. سیدقطب با زبان و قلم به نشر افکار و اندیشههای اسلامی پرداخت و آثار ارزندهای از خود به یادگار گذاشت. از جمله معروفترین آثار ارزشمند وی که به فارسی نیز ترجمه شده است میتوان از ما چه بگوئیم، ویژگیهای ایدئولوژی اسلامی، عدالت اجتماعی در اسلام، آینده در قلمرو اسلام، اسلام و صلح جهانی، فاجعه تمدن و رسالت اسلام ... نام برد.
سید قطب سفری هم به آمریکا کرد و از نزدیک با اوضاع و احوال و ماهیت سیستم حکومتی و اجتماعی آمریکا آشنا شد و در بازگشت کتابی به نام آمریکایی که من دیدم نوشت و در آن چهره غیرانسانی امپریالیسم را ارائه داد و پرده از ماهیت ناهنجار و ضد انسانی نظام حکومتی امریکا برداشت. سیدقطب که مدتها سردبیر نشریات و مدیر تبلیغات جمعیت اخوانالمسلمین بود در سال 1333 ﻫ ش/ 1954م به جرم فعالیتهای سیاسی توسط رژیم جمال عبدالناصر دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.
سید قطب پس از هشت سال محکومیت آزاد شد، اما پس از آزادی به اتهام شرکت در یک توطئه براندازی مجدداً توسط رژیم ناصر دستگیر و در 27 اوت 1966 / 5 شهریور 1345 همراه دو نفر از مسلمانان همفکرش به دار آویخته شد.
ر.ک: مشاهیر سیاسی قرن بیستم، احمد ساجدی، صص 322 و 323
5. کتاب پیکار سرنوشت، مجموعه داستانی است از پیکار مسلمانان فیلیپین در سالهای 1960 تا 1980 میلادی با دولت فیلیپین برای دستیابی به حقوق انسانی خود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بارها تجدید چاپ شد.
6. محمود حکیمی در سال 1323ش در تهران به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به دانشگاه تربیت معلم رفت و لیسانس انگلیسی گرفت و پس از آن در مدارس تهران به تدریس مشغول شد. پس از مدتی به انگلستان رفت و فوق لیسانس گرفت و پس از بازگشت به ایران، به تدریس در مراکز تربیت معلم مشغول شد. کار نویسندگی را از دوران نوجوانی آغاز کرد و برای مجله امید ایران نیز داستانهای پلیسی ترجمه مینمود. در سال 1345ش با نوشتن مقاله «اسلام و مسئله گرسنگی» در مجله مکتب اسلام، به جرگه نویسندگان سیاسی و هدفمند پیوست، که این فعالیت را با مجله «نجات نسل جوان» ادامه داد. ارتباط وی با شهید باهنر، موجب تحقیق پیرامون ادیان و آموزههای آنان شد.
محمود حکیمی، نویسنده و مترجم پرکاری بود که پس از بازگشت از انگلیس در سال 1356ش، باوجود آنکه قصد نوشتنِ «تاریخ تمدن» داشت، به دلیل شرایط انقلابی کشور، به نوشتن کارهایی با محتوای انقلابی پرداخت.
برخی از آثار وی که عدد آنها از 100 متجاوز میباشد، عبارت است از: پرواز به سوی آزادی. سرودهای رهایی. به سوی ساحل. رهبر آزادگان حسین علیهالسلام. وجدان و ...
محمود حکیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در نهادهای مختلف فرهنگی مانند ریاست کتابخانه پژوهش و برنامهریزی و دفتر نشر فرهنگ اسلامی و ... فعالیت کرد و نشریه «آوا» را در زمینه آموزش کودکان استثنائی بنیان نهاد. وی در سال 1389ش به عنوان چهره ماندگار آموزش و پرورش کشور معرفی شد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 12 صفحه 206
