صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: تلفنگرام

تاریخ سند: 5 مهر 1356


درباره: تلفنگرام


متن سند:

شماره: 1400/گ10 تاریخ: 5 /7 /2536[1356]
از: گ10
به: سازمان اطلاعات و امنیت مازندران 2ﻫ 1
درباره: تلفنگرام

اعلامیه مضره‌ای که در یک ورق پشت‌ و رو دستنویس و نسخه اصلی نمی‌باشد تحت عنوان محدوده شهرسازی به امضاء ﻫ - ش ایران مورخ 15 /6 /36 به وسیله پست جهت شهردار گرگان ارسال که مبدا آن مشخص نیست. در این اعلامیه ضمن اهانت به مقامات عالیه مملکتی، مطالب انتقادآمیزی درباره حزب رستاخیز1 ملت ایران، کمبود برق، مسکن و مصالح ساختمانی و اقدامات اخیر دولت پیرامون روشن نمودن وضع خانه‌های خارج محدوده قید و مردم را به ادامه چنین خانه‌سازی‌هایی و سرپیچی از مقررات جدید تشویق و به علاوه از اعراب و فلسطینی‌ها...2

توضیحات سند:

1. حزب رستاخیز: شاه به تشکیل احزاب گوناگون امر کرده بود. مانند «مردم» «ملیون»، «ایران نوین». اما در سال 1353 حزب «رستاخیر» را به عنوان تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد و عضویت در آن را اجباری ساخت و دستور داد کسانی که با آن مخالف هستند ایران را ترک کنند! این حزب بر سه اصل استوار بود: وفاداری به قانون اساسی، وفاداری به نظام شاهنشاهی و وفاداری به انقلاب شاه و ملت. هویدا، نخست‌وزیر وقت، به دبیرکلی حزب رستاخیز انتخاب شد و «رستاخیز» کانونی گردید برای تجمع کسانی که به دنبال نفوذ و قدرت بودند. امام به محض تأسیس حزب رستاخیز آن را مخالف شرع شمرده فتوا به حرمت عضویت در آن دادند و اجبار مردم را به عضویت در آن نقض قانون اساسی دانستند. در اولین سالگرد تشکیل حزب، رژیم اعلام کرد که بیست و سه میلیون نفر عضو آن هستند! (جمعیت ایران در آن زمان 33 میلیون نفر بود) شاه هیچ‌گاه اجازه نمی‌داد در حزب، اعضا پیرامون نفت، بررسی اصلاحی یا انتقادی انقلاب سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و سیاست خارجی، جلسات و مذاکراتی داشته باشند. شش ماه پس از تشکیل حزب، مقامات آمریکا در ایران به واشنگتن گزارش کردند که این حزب عملاً نقشی در سیاست ایران ندارد. هنگام انحلال این حزب حتی یک نفر هم مخالفت نشان نداد! امام طی پاسخ به استفتای مردم در مورد حزب رستاخیز در 28 صفر 1395 چنین اعلام کردند: «نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت، حرام و کمک به ظلم و استیصال مسلمین است و مخالفت با آن، از روشن‌ترین موارد نهی از منکر است و چون این نغمه تازه که به دستور کارشناسان یغماگر برای اغفال ملت از مسائل اساسی، از حلقوم شاه برخاسته تا کشور را بیش از پیش خفقان‌زده کند و راه را برای مسائلی که در نظر دارند، بازنمایند و قوه مقاومت را به کلی از ملت سلب نموده و نفس‌ها را در سینه‌ها حبس سازند... علمای اعلام و سایر طبقات بدانند که تشکیل این حزب، مقدمه بدبختی‌های بسیاری است که اثراتش به تدریج ظاهر می‌شود. بر مراجع اسلام است که ورود در این حزب را تحریم کنند و نگذارند حقوق ملت ایران پایمال شود.»
2. ادامه سند یافت نشد.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب2 صفحه 159

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.