تاریخ سند: 30 اردیبهشت 1347
موضوع: اظهارات شبستری در مسجد هدایت پیرامون فلسفه عاشورا و نهضت حسینی
متن سند:
به: 316
از: 20 ه 2 شماره: 7352 /20 ه 2
در مسجد هدایت شبستری درباره فلسفه قیام عاشورا و نهضت حسینی
صحبت [کرد] و گفت فلسفه مبارزه علیه ظلم و ستم برای کسب آزادی را فقط
ویت کنگها فهمیده اند آنها
پس از 13 قرن به ندای
حسین بن علی (ع) پاسخ
می دهند ضمنا محمدصادق
قاضی طباطبایی، احمد
رضایی، محمدمهدی
اندوهی، مصطفی صادقی
ضمن مذاکراتی درباره
تظاهرات ضد اسرائیلی که از
مسیر امجدیه تا مخبرالدوله
و لاله زار ادامه داشته گفتند
مردم با شعارهای ضد
اسرائیلی چنان تنفری نشان
دادند که سابقه ندارد و ناچار
پلیس آنها را متفرق نمود
مسلما از افراد وابسته به
خودمان در این تظاهرات شرکت و کافی است که در امجدیه این شعارها را بدهند
آن وقت تماشاچیان دنبال آن را خواهند گرفت حتی روز جمعه در خود امجدیه
که مسابقه بوده رادیو عمدا به عنوان مذهبی از پخش مراسم خودداری نمود روز
مذکور چنان تظاهراتی برعلیه اسرائیل شده بود که حساب نداشت احتمال دارد
روز یکشنبه که مسابقه ایران و اسرائیل می باشد این تظاهرات شدت یابد.
1
ملاحظات: 1ـ اقدام مستقیم در مورد اظهارات نامبردگان بایستی به نحوی انجام
گیرد که به حفاظت منبع لطمه وارد نیاید ضمنا اظهارات آنان در مورد عدم پخش
برنامه مسابقه روز جمعه 27 /2 /47 از رادیو صحت ندارد و مراسم مذکور
ساعت 1600 الی 1800 از رادیو و تلویزیون پخش گردیده است.
2ـ عده ای از شرکت کنندگان در مراسم امجدیه که اغلب نوجوانان و از طبقه
محصلین بوده اند پس از پایان مسابقه در مسیر راه ضمن خواندن اشعاری که خود
سروده بودند به نفع تیم فوتبال ایران و علیه تیم اسرائیل مطالبی اظهار می داشتند.
جاجرود
توضیحات سند:
1ـ ارتباط وسیع رژیم پهلوی و
رژیم غاصب شامل قدس شروع
منازعه ای سخت میان مردم
مذهبی ایران با رژیم شاه بود،
چه آن که بسیاری از هرگونه
رابطه با اسرائیل به دلیل غاصب
بودن آن ابا داشتند، اما رژیم شاه
در واقع در مناسبات خود هیچ
دریغی از علنی شدن رابطه با
سران اسرائیل نداشت.
در
ورزش اما شیوه مبارزه با شاه به
شکل دیگری بود.
پیروزی اسرائیل بر همسایگان
عربش در جنگ شش روزه،
خشم مسلمانان ایران را نیز
برانگیخت، چه آن که خود را
عمیقا با اعراب مخالف اسرائیل
هم آرمان می دانستند و حکومت
شاه را که شایع بود ابائی از
فروش نفت به اسرائیل ندارد، به
عنوان متحد این دشمن
می شناختند.
اما شکست اعراب در جنگ
شش روزه سال 1967، به
احساسات ضد صهیونیستی
میان مسلمانان ایران دامن زد
آن گونه که در بسیاری
سخنرانی ها در مساجد، رژیم
صهیونیستی آماج تهدیدهای
مستقیم و غیرمستقیم قرار
گرفت.
در چنین فضایی در سال
1968 (1347) اعلام شد که تیم
ملی فوتبال اسرائیل برای شرکت
در بازی های جام ملت های آسیا
که هر چهار سال یک بار میان
مسابقات جام جهانی فوتبال
انجام می شود و از جام ملت های
اروپا هم قدمت بیشتری دارد، به
ایران می آید.
به این ترتیب، درست در زمانی
که تیم های ورزشی اعراب،
اسرائیل را تحریم می کردند،
رژیم شاه ایران که خواستار
پیگیری یک سیاست مستقل
در قبال مساله اعراب و اسرائیل
بود، میزبان یک تیم از اسرائیل
شد.
در هفته های پیش از
مسابقات، تنش در تهران کاملاً
آشکار بود.
این شایعه رواج
داشت که یهودیان ایران از تیم
اسرائیل حمایت خواهند کرد.
تنش در تهران بالا گرفته بود و در
روز مسابقه (92 اردیبهشت)
شایعه ای وسیع در شهر پیچید که
حبیب القانیان، یک سرمایه دار
متمول یهودی که با رژیم شاه
ارتباط تنگاتنگی داشت و
مالک ساختمان معروف پلاسکو
در چهارراه استانبول و مورد
تنفر شدید مردم مسلمان ایران
بود، 1500 بلیت استادیوم
30000 نفره امجدیه را برای
توزیع میان یهودیان خریده
است تا به نفع تیم اسرائیل شعار
دهند.
بلیت در بازار سیاه به قیمت بالا
معامله می شد و تعدادی از
تماشاگران بدون بلیت به درون
استادیوم هجوم آوردند.
این
خود به شایعه ای دیگر دامن زد
که براساس آن مأموران درهای
ورزشگاه امجدیه را به عمد باز
گذاشته بودند تا مردم بدون
بلیت وارد شوند و شاه بتواند با
ایجاد امکان حضور مسلمانانی
که به نفع تیم ایران شعار
می دادند، پیوند خود را با اسلام
و ایرانیت به اثبات رساند.
در طول مسابقه تماشاگران
شعارهای ضد اسرائیلی سر
می دادنند و بالون هایی با نقش
صلیب شکسته به هوا پرتاب
می کردند.
در پایان تیم ملی
ایران با گل های همایون بهزادی
و پرویز قلیچ خانی با نتیجه دو بر
یک تیم اسرائیل به پیروزی
رسید و قهرمان آسیا شد.
شور و
هیجان استادیوم را فراگرفت.
تماشاگران زمین بازی را
گل باران کردند و بیش از دو
ساعت در محل مسابقه به سر
دادن شعارهای ملی پرداختند در
حالی که پلیس با نگرانی از
سفارت آمریکا که مجاور
استادیوم بود حفاظت می کرد.
تعداد کمی طرفداران رژیم
صهیونیستی بعد از مسابقه با
ایجاد بلوا سعی در به آشوب
کشیدن آن روز تهران داشتند.
مردم تعدادی الاغ را که یک
چشم آنها با چشم بند بسته شده
بود، به یادآوری موشه دایان،
وزیر دفاع وقت اسرائیل، در
خیابان ها می گرداندند.
طرفداران رژیم صهیونیستی با
این پیروزی به شایعاتی دامن
زدند از جمله این که دولت
شاهنشاهی ایران به داور مسابقه
رشوه داده، یا این که تیم اسرائیل
عمدا باخته تا شاه بتواند ادعا کند
آنچه اعراب از انجامش ناتوان
بودند، یعنی شکست اسرائیل، در
کشور او تحقق یافته است.
از
دیدگاه بسیاری از تماشاگران
ایرانی، این یک مسابقه بین دو
دولت نبود بلکه مسابقه ای بود که
بعد از جنگ شش روزه اعراب و
اسرائیل باعث شکست رژیم
غاصب صهیونیستی در میدان
بین المللی شده بود.
پیروزی 1347، فوتبال را به
پدیده ویژه ای در ایران مبدل
کرد.
بازیکنان تیم ایران بارها به
شرکت در برنامه های رادیویی
دعوت شدند و عکس های آنها
در خیابان ها دست به دست
می شد.
همه روزه به جوانانی که
با توپ پلاستیکی فوتبال بازی
می کردند افزوده شد و این خود
شایعه دیگری را دامن زد که سود
این پدیده به جیب کارخانه
پلاستیک سازی حبیب القانیان
می رود.
مقام معظم رهبری حضرت
آیت الله خامنه ای سال 1362 در
گفتگویی تلویزیون از آن
قهرمانی به عنوان بهترین خاطره
ورزشی خود یاد کرد و گفت: «آن
روزها طلبه جوانی بودم که به
تهران آمده بودم.
جو عمومی در
تهران علیه تیم اسرائیل بود و بعد
از مسابقه همه مردم شادی خود
را از این پیروزی نشان
می دادند.
در تاکسی هم راننده
می گفت دیدید چطور به آن ها گل
زدیم که این ها نارضایتی ملت از
همکاری شاه با اسرائیل را نشان
می داد.
»
همین روند مبارزه و اظهار خشم
و نارضایتی نسبت به ارتباط
رژیم شاه با رژیم اشغال گر قدس
و موج مخالفت و ابراز خشم
نسبت به رژیم اسرائیل و جنایات
بی شمار او علیه فلسطینیان در
سال های 1349 و 1353 (1970
و 1974 میلادی) در مسابقات
آسیایی و در مصاف تیم فوتبال
ملی ایران و رژیم اسرائیل با
شدت بیشتری بروز کرد...
(رک:
خاطرات عزت شاهی، تدوین و
تحقیق محسن کاظمی، صفحه 51
تا 54، دفتر ادبیات انقلاب
اسلامی، چاپ اول سال 1385 و
هفت هزار روز تاریخ ایران و
انقلاب اسلامی، غلامرضا
کرباسچی، جلد دوم صفحه 400
و 401، بنیاد تاریخ انقلاب
اسلامی ایران، چاپ اول سال
1371)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 320
