تاریخ سند: 19 بهمن 1345
اظهارات قیائى
متن سند:
از: 20/ه 5 تاریخ: 19 /11 /45
به: 322 شماره :27191 /20 ه 5
اظهارات قیائى
منوچهر قیائى که در ماجراى قیام 28 مرداد 32 یکى از کارگردانان آن برنامه بوده مىگفت بعد از خاتمه انتخابات در مورد آینده اردشیر زاهدى1 عهدهدار مقام نخست وزیر خواهد شد و کابینهاى را تشکیل خواهد داد که صد در صد مورد تائید نیروى غربى باشد.
با نزدیک شدن ایران به کشورهاى کمونیستى بسیارى از رجال سیاسى غرب نظر موافق ندارند و اگر روش مخالفتآمیز آنها ادامه یابد در مقابل تحریکات ناصر2 در آبهاى جنوبى ایران از ایران کاملاً جانبدارى نخواهند نمود و شورویها هم چون با نظر ناصر نظر موافق دارند به جاى تقویت از ایران برنامههاى ناصر را مورد تائید قرار خواهند داد.
براى نجات این بنبست سیاسى که خواه و ناخواه در سالهاى آینده براى ایران بوجود مىآید باید ابتدا نظر دول غربى را نسبت به ایران جلب کنند تا در موقع لازم از قدرت آن براى حفظ موقعیت ایران در مقابل تحریکات ناصر استفاده نمود. منوچهر قیائى مىگفت اینکه امروز از غرب ایراد مىگیرند که در جریان اختلاف بین پاکستان و هندوستان جانب پاکستان را رها کردند و از آن حمایت نکردند ارتباطى بکار ایران ندارد و در ایران اگر کمک غرب نبود در جریان آذربایجان3 و سپس در زمان حکومت مصدق صد در صد ایران در اختیار شورویها قرار گرفته بود. اگر امروز بعضى از رجال سیاسى که در مواقع خطر (قضیه آذربایجان و 28 مرداد سال 32) جزء دانشجویان و دبیرستانى و یا دانشگاهى در ایران و یا خارج بوده و سن آنها مقتضى درک آن روزهاى خطرناک نبوده در ایران مصدر کارند و یا در صف نمایندگان مجلس در آمدهاند نباید با مشورت این افراد بىتجربه که هرگز مانند رجال قدیمى علاقهاى به استقلال و تمامیت مملکت ندارند پایه سیاست خارجى را پىریزى کرد و بنام بىطرفى و یا مطالب تحریکآمیز دیگر موجبات رنجش رجال سیاسى غرب را فراهم ساخت. نامبرده افزود با آمدن اردشیر زاهدى به ایران فعلاً آن خلاء خطرناکى که به وجود آمده بود پر شده است و زاهدى از نظر اعتمادى که دول غربى به او دارند و علاقهاى که او و دوستانش از صمیم قلب به شاهنشاه دارند مىتوانند در صورت پیدایش هرگونه خطرى از ناحیه حکومت مصر و حامیان او حمایت شدید دول غربى را نسبت به ایران جلب کند. براى خنثى کردن خطر دشمن فقط تقویت ارتش کافى نیست بلکه از راه عاقلانه سیاسى رجال سیاسى بزرگ عالم را که مایلند ثبات سیاسى ایران حفظ شود وادار نمود در موقع لازم براى حفظ موقعیت فعلى ایران اقدام کنند و این کار از عهده کسانى ساخته است که مانند اردشیر زاهدى رنگ سیاسى خود را تحت هیچ شرایطى تغییر نداده. اعتماد دیپلماتهاى غربى و رجال سیاسى ایران را جلب کرده باشند.
رونوشت برابر اصل است
توضیحات سند:
1ـ زاهدى، اردشیر
فرزند سپهبد فضلاله زاهدى نخستوزیر پس از کودتاى 28 مرداد و عامل آمریکا و انگلیس. اردشیر زاهدى به برکت اقبال و سمت پدرش تا زمان انقلاب سفیر ایران در آمریکا بود و براى مدتى نیز وزیر خارجه هویدا بود. او از گستاخى و جسارت بالایى نسبت به مقامات و همکاران و حتى نخستوزیر برخوردار بود و به پشتوانه مساعدت و توجه آمریکائیها، ملاقاتها و ارتباطات مستقیم با شخص شاه داشت. وى بیش از هشت سال سفیر ایران در آمریکا بود و ارتباطات گستردهاى را با محافل و مقامات آمریکا ایجاد کرده بود. (براى مطالعه بیشتررجوع شود به طلوعى همان منبع ص 710 و نیز به خاطرات فردوست، ج 1، ص 250 به بعد مراجعه شود).
2ـ جمال عبدالناصر
جمال عبدالناصر رهبر ملى مصر است که در سال 1918 میلادى متولد شد. در جوانى به خاطر دیدگاههاى خاص اغلب با معلمان و اساتید خود در تعارض بود و او را از مدرسه و دانشگاه اخراج مىکردند. بالاخره با درجه ستوانى از دانشکده افسرى فارغالتحصیل شد. به دنبال جنگ 1948 اعراب و اسرائیل نارضایتى عمومى از رژیم سلطنتى «ملک فاروق» در مصر فزونى گرفت و «ناصر» در 1956 به عنوان اولین رئیسجمهورى مصر زمامدار شد. او براى مبارزه با استعمار ریشه دار انگلیس، پرچم «پان عربیسم» را در سراسر خاورمیانه به اهتراز درآورده و ایدههایش در راه عرب وطنى منشأ تحولات وسیعى در جهان عرب شد. در سال 1956 کانال سوئز را ملّى اعلام کرد. در سومین هجوم اسرائیل در 1967 شکست خورد، امّا محبوبیت او در میان ملّت مصر مانع از قبول استعفایش شد. جمال عبدالناصر در 1970 میلادى درگذشت. سیماى زمامداران، حسام الدین امامى، ص ص 328 و 329
3ـ فرقه دموکرات آذربایجان
موقعیت استراتژیکى ایران به عنوان شریان حیاتى منطقه و «پل پیروزى» در جنگ جهانى دوم، نزد شوروىها زمانى اهمیت مىیابد که ارتش سرخ ثمره شیرین آن را عملاً در بخشى از خاک ایران تجربه کرده بود از این الحاق بخش شمالى ایران به آذربایجان شوروى در دستور کار باقروف قرار مىگیرد.
طرح «شرکت مختلط نفت شوروى» در مجلس شوراى ملى سناریوى از پیش ساختهاى بود که امکان عملى شدن آن نه تنها براى دولت ایران محال بود بلکه این مسئله براى شورویها به روشنى از بیش معلوم بود.
خوب چه مىتوان کرد؟ باید زمینه را فراهم ساخت هر چه باشد شوروى در ایران تعهداتى دارد ایران نه تنها کشور دوست و همسایه است بلکه تمام شیره حیاتى خود را براى کمک به شوروى در جنگ جهانى دوم نثار نموده است پس باید از راهى دیگر بر سر سفره نشست و نمکدان را شکست در نتیجه طرح و اجراى نقشه بدین شکل بود که ابتدا مىبایست نهضتى ملى در آذربایجان تحقق پذیرد و بدین ترتیب قدرتى در شمال ایران پدید آید که بتواند «تهران» را تحت تأثیر و نفوذ خود قرار دهد از این رو براى رهبرى نهضت، باید چهرهاى آشنا و عنصرى کارکشته و حرفهاى نامزد شود!
با چنین طرح و برنامهاى بود که «پیشهورى» مأموریت مىیابد تا فرقه دموکرات را در آذربایجان سازماندهى کند براى اجراى این برنامه، مستعدترین عامل از میان کمونیستها کسى جز سید جعفر پیشهورى نمىتوانست باشد زیرا پیشهورى از کمونیستهاى شناخته شده قدیمى بود که براى نخستین بار در باکو جلب افکار کمونیستى و انقلاب بلشویکى مىشود و در سال 1918 میلادى در سن 25 سالگى عضو کمیته مرکزى «حزب عدالت» مىگردد و در سال 1299 شمسى پس از برگزارى اولین کنگره حزب کمونیست ایران در بندر انزلى به عنوان عضو کمیته مرکزى و یکى از چهار سخنگو و رهبر اصلى حزب انتخاب مىشود. پیشهورى در سال 1304 رابط حزب کمونیست ایران و کمینترن بود و در سال 1306 در کنگره دوم حزب کمونیست معروف به کنگره ارومیه که در شهر رستوف برگزار شده بود مجدداً به عنوان دبیر کمیته مرکزى و مسئول تشکیلات حزب در تهران انتخاب مىشود پیشهورى در مهرماه 1320 در اجلاسیه هیئت مؤسسان حزب توده شرکت مىکند و جزو رهبران اولیه حزب انتخاب مىشود و به اتفاق «ایرج اسکندرى» اولین مرامنامه حزب را تنظیم مىکند ولى طولى نمىکشد که به علت اختلافات درون تشکیلاتى از حزب کنارهگیرى مىکند پیشهورى در خرداد 1322 روزنامه آژیر را در تهران انتشار مىدهد به دنبال توقیف روزنامه «آژیر» در مرداد ماه 1324 پیشهورى به آذربایجان مىرود و یک ماه بعد در شهریور ماه 1324 «فرقه دمکرات آذربایجان، را تأسیس مىکند و در آذرماه همان سال با حمایت ارتش سرخ و گروه فدائیان فرقه تحت فرماندهى «دانشیان» و افسران متوارى حزب توده حکومت خودمختار فرقه را در سرتاسر آذربایجان اعلام مىکند. پس از روى کار آمدن دولت «قوام» و خروج قواى نظامى شوروى از مناطق اشغالى، فرقه دموکرات در مقابل قواى نظامى دولت تاب مقاومت نیاورده و در آذرماه 1325 «فرقه دمکرات» در داخل کشور به کلى متلاشى و سران فرقه به آذربایجان شوروى مىگریزند.
اعترافات سران حزب توده ج اول ـ مؤسسه فرهنگى، انتشاراتى نگره ص 384 ـ 382
منبع:
کتاب
چپ در ایران - روابط ایران و شوروی صفحه 253
