تاریخ سند: 2 اسفند 1356
روز یکشنبه 30/11/36 شخصی به نام تبریزی1 ساکن مشهد با شریعتمداری مذاکره و پس از احوالپرسی اظهار میدارد من میخواستم به عرضتان برسانم چند نفر رفتهاند پیش سیدمصطفی خوانساری
متن سند:
از: 21 ﻫ تاریخ: 2 /12 /2536[1356]
به: 312 شماره: 10085 /21 ﻫ
گزارش خبر
روز یکشنبه 30 /11 /36 شخصی به نام تبریزی1 ساکن مشهد با شریعتمداری مذاکره و پس از احوالپرسی اظهار میدارد من میخواستم به عرضتان برسانم چند نفر رفتهاند پیش سیدمصطفی خوانساری و از اقدامات اخیر شما گفتهاند، آن هم جسارت کرده و گفته است که آنها خودشان را فروختهاند به اجنبی. یکی هم میخواستم بپرسم آیا روز چهارشنبه ما تعطیل کنیم یا خیر و یکی هم نوار سخنرانی قبلی شما را من از علی آقا گرفتم و محرمانه تعداد 200 تا تکثیر کردهام و به افراد دادهام، اگر سخنرانی جدیدی فرمودهاید برای ما بفرستید (منظور به دانشجویان دادهام) و شریعتمداری میگوید البته من اخیراً یک سخنرانی کردهام و یک خورده به اینها (دانشجویان) نصیحت کردهام که تظاهرات نکنید تا ما کارهایمان را بکنیم، ممکن است زیاد از نوار خوششان نیاید، ولی باز در هر حال من برایت میفرستم مثلاً قضیه تبریز (هرج و مرج) ما که نمیتوانیم با آنها موافقت بکنیم ولی باز مردم تبریز خودشان را مخالف این اعمال جلوه داده و طی اعلامیهای گفتهاند که ما میخواستیم به دستور قم عزاداری بکنیم ولی پلیس مانع شد و این فجایع به وجود آمد، خیلی خوب درست کردهاند قضیه را، شما هم خودتان میدانید در مشهد چه کار کنید و احتیاجی نیست به آقای شیرازی التماس بکنیم، این یک وظیفه است، کار شخصی که نیست، متوجه شدید.2
نظریه شنبه . 1. شناسائی و مراقبت از تبریزی و تماسش با دانشجویان و پی بردن به نحوه فعالیتهای وی کمال ضرورت را دارد. 2. منظور از شیرازی، آیتالله سیدعبدالله شیرازی مقیم مشهد است که گویا این فرد مورد تأیید شریعتمداری نمیباشد. 3. چنانچه وضعی پیش آید که سیدمصطفی خوانساری در مشهد و آیتالله شریعتمداری علیه یکدیگر اقداماتی را انجام دهند، میتوان در این بین بهرهبرداری کامل نمود.
محترماً به استحضار میرساند. 17 /12 /36 به سازمان خراسان منعکس که مراقبت نمایند. ثابتی 17 /12 /36
توضیحات سند:
1. آیتالله حاج شیخ غلامحسین تبریزی در سال 1260ش در یکی از روستاهای شبستر به نام وایقان به دنیا آمد. او که از بازاریهای متدین تبریز و خوشنویس بود، در بزرگسالی به تحصیل علوم دینی روی آورد و در مدرسه طالبیه تبریز به تحصیل علوم دینی مشغول شد.
حاج مهدی سراج انصاری در مقاله «هفتاد و دو روز در قم»، درباره ایشان مینویسد: «یاد دارم سی سال پیش از این که در تبریز، در مدرسه طالبیه مشغول تحصیل و تدریس بودم، یکی از بازاریها که دارای خط خوبی بود، در یکی از حجرات مدرسه جعفریه (متصل به مدرسه طالبیه) به طلاب خوشنویسی آموزش میداد؛ وی دارای ذکاوت و فهم فوقالعادهای بود. چند ماهی که از این جریان گذشت، محیط مدرسه در نهادِ وی تأثیر نمود، ناگهان دیدم که وی از کتاب صرف میر، اولین کتاب تحصیلی حوزه در قدیم، شروع کرده و با نهایت کوشش مشغول تحصیل است. شاید در کمتر از دو ماه بود که دیدم این شخص از من تقاضای تدریس حاشیه ملاعبدالله را نمود. من خیلی تعجب نمودم؛ زیرا از صرف میر تا حاشیه ملاعبدالله اقلاً یک سال درسی فاصله است و نامبرده هنوز دو ماه نبود که خواندن صرف میر را آغاز کرده بود. با این که اشتغالات زیادی داشتم، برای این که او را آزمایش کنم، به تقاضای وی جواب مثبت دادم. چند روزی پیش من کتاب حاشیه را خواند، دیدم خوب میفهمد. از او پرسیدم که از چند کتاب درس میخوانی؟ گفت: از یازده کتاب! خلاصه کلام این که سه سال از مدت تحصیل او نگذشته بود که مدرس اسفار ملاصدرا گردید. وی به همین منوال ترقی نمود و در فاصله هفت، هشت سال به درجه اجتهاد نائل شد و مدتی در حوزههای علمیه قم، نجف و کربلا از استادان بزرگ استفاده نمود و فارغ التحصیل گردید و بالاخره در مشهد درگذشت. نامش آقا میرزا غلامحسین تبریزی بود و کمتر کسی است که در حوزههای علمیه نجف، کربلا و قم او را نشناسد.»
شیخ غلامحسین تبریزی از جمله علمایی بود که با انحرافات دوران مشروطیت به مقابله پرداخت و در دوران رضاخان نیز، یکی از کسانی بود که به مخالفت با او اقدام نمود. ایشان در سال 1312ش، به دلیل شرایط سختی که در تبریز حاکم بود، به مشهد مقدس آمد و کنار فعالیتهای خود، در یکی از شبستانهای مسجد گوهرشاد به اقامه جماعت نیز مشغول شد.
در سال 1314ش، در جریان قیام مسجد گوهرشاد در جریان کشف حجاب رضاخانی، نام ایشان نیز جزو 31 تن علمائی که در این جریان ایفای نقش کردند، به ثبت رسیده است. در سالهای دهه 1330 و حضور فدائیان اسلام در صحنه سیاسی کشور، شیخ عبدالحسین تبریزی در مشهد در زمرهی همراهان آن بود که نشریه «خداپرستی» را نیز در این راستا منتشر نمود. در جریان نهضت امام خمینی(ره) نیز شیخ غلامحسین تبریزی از جمله علمائی بود که در حمایت از این نهضت، نامهها و تلگرافهایی برای برخی از اشخاص ارسال نمود و در طول نهضت اسلامی از جمله مدافعان آن بود. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1359ش، در خطبههای نماز جمعه در مسجد گوهرشاد، همواره شعار «حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله» را تکرار مینمود. ایشان در خرداد ماه سال 1359ش، از دنیا رفت و در حرم امام رضا (ع) در جوار مرقد شهید هاشمینژاد (ره) به خاک سپرده شد.
ر.ک: برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم، رسول جعفریان، ص ۸۰ و ۸۱، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مقاله هفتاد و دو روز در قم، به قلم مرحوم حاج مهدی سراج انصاری
2. اداره کل سوم پس از دریافت این گزارش، طی شماره 9304 /312- 17 /12 /36 دستور داد: «مراقبتهای لازم در زمینه مفاد گزارش خبر موصوف معمول و سریعاً نسبت به شناسایی تبریزی اشاره شده اقدام و مشخصات کامل و عکس وی تهیه و ارسال گردد.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 10 صفحه 342

