تاریخ سند: 28 مهر 1344
متن سند:
شماره : 33498 /322
در نقل و انتقالات سال جاری وزارت آموزش و پرورش اخاذی و
سوءاستفاده هایی از طرف بعضی از مسئولین این وزارتخانه معمول گردیده و گفته
می شود در این جریانات بیش از یک میلیون تومان از فرهنگیان متقاضی نقل و
انتقالات و غیره پول به عنوان رشوه گرفته است.
ضمنا نام چند نفر از مقامات
فرهنگی که در این جریان دست داشته برده می شود که ذیلاً از عرض می گذرد.
محمدحسین رجبی
مدیرکل رفاه معلم که خود
را مورد حمایت تیمسار
سپهبد نصیری1 ریاست
ساواک و دکتر اقبال2
مدیرعامل شرکت ملی نفت
ایران معرفی می کند.
حبیب
یغمایی رئیس دفتر دکتر
هدایتی و فرخ نیا مدیرکل
کارگزینی آن وزارتخانه.
ضمنا صورت اسامی
کسانی که از آنها به نحوی از
انحاء وجوهاتی اخذ
گردیده مندرج است.
1ـ حمید شهبازی ـ از تبریز
به تهران بدون انجام تعهد
دبیری دو هزار تومان وسیله حسن آصفی به رئیس دفتر کارگزینی پرداخت کرده
و موضوع به خانم دکتر پارسا اطلاع داده شده ولی نتیجه ای حاصل نگردیده
چون فرخ نیا در این مورد دفاع کرده است.
2ـ سهراب بهادری از اردبیل به تهران رسما به او نوشته اند به علت کسر مدت
خدمت انجام تقاضا مقدور نیست ولی دو هزار تومان به حسین رجبی پرداخت
کرده و فرخ نیا به توصیه رجبی روی نامه او نوشته استثنائا منتقل شود.
2ـ ایوب جعفری (دبیر) از تبریز به تهران وسیله محمدعبداللّه گرجی سرپرست
سازمان رهبری جوانان و پرداخت پول به حسین رجبی.
4ـ ستار ایمان شعار اول به او نامه رسمی نوشته شده شما...
انتقال نمی شوید ولی
به وسیله فرخ نیا و یغمایی ترتیب انتقال او به مرکز داده شده است.
5ـ ملکوتی از میانه به اداره کارگزینی منتقل شده و مبلغ دو هزار و پانصد تومان
پرداخت کرده است.
6ـ حسین رفیعا از آستارا ابتدا به او نوشته اند به علت کسر مدت خدمت ولی بعدا
به مدیر کل دفتر وزارتی پول پرداخت کرده و به تهران منتقل شده است.
7ـ ارژنگ خاکی نژاد به توصیه یغمایی و رجبی منتقل گردیده است.
8ـ علی قریه ای از تبریز به شهرستان قزوین منتقل گردیده و در جریان انتقال خود
وجوهی به فرخ نیا و آصفی پرداخت کرده است.
9ـ رشید ملک پشتی از بندر پهلوی به تهران منتقل گردیده و مبلغی به فرخ نیا
پرداخت کرده است.
اصل در پرونده و ـ 89 این نسخه در پرونده پ ـ الف ـ 574 بایگانی شود حبیب اللّه
توضیحات سند:
1ـ ارتشبد نعمت اللّه نصیری،
فرزند محمد نصیری (عمید
الممالک)، در سال 1289 در
سمنان متولد شد.
تحصیلات را
در زادگاه خود به پایان رساند و
سپس به دانشکده افسری راه
یافت و در سال 1313 به درجه
افسری رسید.
مدتی فرمانده
گردان 2 هنگ 18 کرمان شد.
در
سال 1329 فرماندهی هنگ
پیاده پهلوی و سپس فرماندهی
گارد شاهنشاهی را به عهده
گرفت.
در 22 مرداد 1332، از
سوی محمدرضا پهلوی، مأمور
پیک «انفصال مصدق» و
«انتصاب زاهدی» شد.
در
جریان کودتا نقش فعال داشت،
در سال 1337 به درجه
سرلشگری رسید.
در مهر
1339، ژنرال آجودانی گردید و
سپس به ریاست شهربانی کل
کشور منصوب شد.
در مرداد
1341 به درجه سپهبدی رسید و
در سال 1342، فرماندار نظامی
تهران شد و در سال 1343 به
سمت معاونت نخست وزیر و
رئیس ساواک کشور منصوب و
در سال 1350 به درجه
ارتشبدی نائل شد.
وی در طول
زندگی، بیش از 40 مورد
نشانهای داخلی و خارجی
گرفت.
با قیام اسلامی در ایران،
در تیر 1357 از ریاست ساواک
بر کنار و مدتی سفیر ایران در
پاکستان شد.
اوج قیام باعث شد
که شاه دستور دستگیری و
بازداشت وی را در
16 /8 /1357 صادر کند.
وی
در 22 بهمن 1357 توسط مردم
اسیر و در 27 بهمن همان سال،
پس از محاکمه اعدام گردید.
(خاطرات فردوست / ج 2)
2ـ منوچهر اقبال در 20 مهر
1288 ش در مشهد به دنیا
آمد.
پدر او حاج مقبل السلطنه
خراسانی معروف به اقبال
التولیه از نمایندگان مجلس
مؤسسان اول بود.
منوچهر
تحصیلات ابتدایی را در مشهد
و متوسطه را در مدارس ثروت
و دارالفنون تهران به پایان برد.
در 1305 ش عازم اروپا شد و
در 1312 ش به عنوان متخصص
امراض عفونی از دانشکده
پزشکی پاریس فارغ التحصیل
شد.
پس از بازگشت در همان
سال به ایران در بیمارستان
لشکر 8 شرق (خراسان) به کار
پرداخت.
در 1314 رئیس
بهداری شهرداری مشهدشد و
در 1315 ریاست بخش
بیماریهای عفونی بیمارستان
رازی تهران را به دست گرفت و
در 1318 دانشیار دانشکده
پزشکی دانشگاه تهران و سپس
استاد کرسی بیماریهای عفونی
در این دانشکده شد.
از دهه 20
به صحنه سیاست وارد شد و در
احزاب اراده ملی سیدضیاء و
دمکرات قوام مشارکت فعال
نمود.
در دولت قوام به سال
1321 ش به معاونت وزارت
بهداری رسید.
در شهریور
1323 در کابینه ساعد مراغه ای
کفالت وزارت بهداری را به
عهده گرفت.
برخی از دیگر
مشاغل او عبارتند از: وزیر
فرهنگ در کابینه هژیر، ریاست
سازمان شاهنشاهی خدمات
اجتماعی، وزیر راه در کابینه
دوم ساعد و سپس وزیر
بهداری و سرپرست وزارت
کشور و به دنبال آن وزیر کشور،
وزیر راه در دولت رجبعلی
منصور، استاندار آذربایجان و
ریاست دانشگاه تبریز، ریاست
دانشگاه تهران و دانشکده
پزشکی آن در18 /10 /1333
وزیر دربار در 12 /3 /1335،
نخست وزیر در 15 /1 /1336،
مؤسس و رهبر حزب ملیون،
نماینده مجلس دوره 20، مدیر
عامل شرکت ملی نفت ایران
در1342، تشکیل جمعیت یاران
در 1343، عضو جمعیت
فراماسونری و مؤسس لژ
«خورشید تابان» و رئیس هیأت
مدیره این لژ.
اقبال در سال
1356 ش درگذشت.
(ظهور و
سقوط سلطنت پهلوی، ج 2
صص 338 ـ 329)
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرخ روی پارسای صفحه 59
