تاریخ سند: 12 مرداد 1348
موضوع: ورود عدهای از علما به مشهد
متن سند:
از: 9/ ﻫ تاریخ:12 /5 /1348
به: 316 شماره: 4723 /9ﻫ
موضوع: ورود عدهای از علما به مشهد
اخیراً آیتالله علامه سمنانی1 و مدنی کاشانی2 به مشهد وارد و از طرف اداره اوقاف خراسان مورد توجه و استقبال واقع گردیده. آیتالله میلانی و عدهای از علمای مقیم مشهد از نامبردگان دیدن نمودهاند و نیز آنها به بازدید میلانی رفتهاند.
روز 5 /5 /48 آیتالله شیخ علیمحمد بروجردی نجفی که جزو روحانیون مخالف دولت است از تهران به مشهد وارد و در منزل شیخ ابوالحسن شیرازی2 (مشهور به صدر) که از مریدان قمی است اقامت مینماید.
در ساعات مختلف روز 6 /5 /48 آیتالله سیدمحمد نجفی مددی، شیخ کاظم دامغانی، آیتالله حسنعلی مروارید و عدهای از طلاب حوزه علمیه مشهد به دیدن مشارالیه میروند.
توضیح رهبر علمیات: تابهحال عمل خلاف از نامبردگان دیده نشده. اعمال و رفتار آنان بهخصوص علی محمد بروجردی وسیله منابع تحت کنترل است.
11 /5
توضیحات سند:
1. آیتالله محمدصالح حائری مازندرانی معروف به علامه حائری سمنانی فرزند آیتالله آقا شیخ فضلالله مجتهد مازندرانى در سال 1260 ش در کربلا متولد شد. مقدمات را از محضر آخوند ملا عباس اخفش و آخوند ملا على سیبویه و آخوند ملامحمدکاظم خراسانى فراگرفت و براى تکمیل تحصیلات عازم نجف اشرف شد و تا سال 1285 ش در آنجا به تحصیل اشتغال داشت. در 18 سالگى به تألیف رسالههایى موفق شد و به درجه اجتهاد رسید و پس از 12 سال تحصیل، از نجف اشرف به بابل رفت. حضور علامه در بابل، هم زمان با دوران تسلط رضاخان پهلوی بود، که اسلامستیزی را بنا بر دستور بیگانگان در رأس برنامههای خود قرار داده بود؛ از این رو علامه در یکی از سخنرانیهای خود در مسجد جامع بابل با صراحت گفت: «هر کس با قرآن مخالفت کند، کافر است اگر چه رضاخان باشد!». این سخنرانی سبب دستگیری و زندانی شدن 9 ماهه ایشان گردید و پس از آن، به سمنان تبعید شد.
ایشان در مدت اقامت 40 ساله خود در سمنان، اقدام به تأسیس حوزه علمیه صادقیه در سمنان نمود و پیشنمازى مسجد جامع سمنان را حتى در حال بیمارى ترک نکرد.
یکی از شاگردان ایشان، در خاطرات خود مینویسد: «یکی از روزها خدمت آقای علامه بودیم، راجع به علمای قم و سفر چند سال قبل ایشان به قم بحث شد. در ضمن بحث، ایشان شروع به تجلیل از امام خمینی(ره) کرد و گفت ... از لحاظ علمی در قم شخصی هست که ممکن است او را نشناسید و آن آقای خمینی است، که خیلی با سواد است. ... »
حضور ایشان در جریان نهضت امام خمینی(ره) و تلگرافی که برای امام (ره) ارسال کرده بود، موجب شد تا امام خمینی(ره) در سال 1343ش ضمن تلگرافی خطاب به او بنویسد:
«حضرت آیتالله علامه سمنانی دامت برکاته. از مراحم کامله متشکر، توفیق علمای اعلام اسلام را در اعلاء کلمه حق از خداوند تعالی خواستار است. خمینی»
مقام معظم رهبری نیز در دیدار روحانیون استان سمنان، درباره ایشان فرمودند: «در زمان خود، بزرگانی مثل مرحوم علامه سمنانی در این منطقه بودند. با اینکه ایشان به سمنان تبعید شده بود، اما در سمنان ماند و اصرار هم داشت که نام سمنانی را پشت سر اسم خودش بیاورد ... حائری سمنانی این اصرار معنادار است ...»
علامه سمنانی در روز 21 دى ماه سال 1350 ش رحلت کرد و پیکر وی پس از انتقال به مشهد مقدس، در جوار مرقد حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به خاک سپرده شد. وی تألیفات متعددی دارد.
2. آیتالله رضا مدنی کاشانی فرزند آیتالله حاج آقا رضایی مدنی در فروردین 1282ش. در شهر کاشان در خانوادهاى روحانى دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتى و سطح را در کاشان و در محضر علما بزرگوارى نظیر مرحوم والدشان و شیخ محمود نجفى، سیدمحمد علوى مجتهد کاشانى، ملا حبیبالله شریف کاشانى و شیخ محمدرضا نجفى گذراند. در سال 1300 جهت ادامه تحصیل عازم حوزه تازهتأسیس قم شد و در درس آیتاللهالعظمى شیخ عبدالکریم حائرى حضور یافت و در سنین جوانى به درجه اجتهاد نائل آمد و سپس به کاشان بازگشت و ضمن تدریس در حوزه علمیه کاشان، به نگارش و تألیف کتب فقهى پرداخت.
در جریان نهضت حضرت امام (ره) در سال 1342ش. با صدور اعلامیه و سخنرانى همراهى و همگامى خود را با رهبر نهضت اعلام و تا پیروزى انقلاب اسلامى در سال 1357 همچنان حضورى چشمگیر داشت. آیتالله مدنى همچنین در کارهاى عامالمنفعه از قبیل احداث مدرسه، حمام، کتابخانه و ... اهتمام داشت. ایشان در سال 1371 دار فانی را وداع گفت.
3. آیتالله شیخ ابوالحسن شیرازی در سال 1293ش متولد شد. از سن 16 سالگی همزمان با قیام مردم استان فارس علیه حکومت رضاخان طلبگی را شروع کرد و بنا بر فتوای آیتالله سیدعبدالحسین لاری و فرزند ایشان آیتالله سید عبدالحمید مبنی بر عدم صلاحیت شخص فاسدی چون رضاخان جهت تسلّط بر شئونات مسلمین، به تشکیلاتی که در کوهستان داراب استقرار یافته بود پیوست. در دوران تحصیل از محضر اساتیدی چون حاج آقا ضیاءالدین عراقی شیخ محمد حسین کمپانی و آقا سید ابوالحسن اصفهانی بهرهمند گردید. پس از قیام 15 خرداد 1342 در پیشبرد اهداف نهضت با آقایان واعظ آیتالله شیخ عباس طبسی، حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای و شهید حجتالاسلام و المسلمین سیدعبدالکریم هاشمینژاد همکاری نزدیک داشت و در سالهایی که مبارزات مردم جنبه عمومی و علنی به خود گرفته بود به گرفتن امضاء برای اعلامیههای ضد رژیم از علماء مشهد مبادرت مینمود و از پیشگامان بسیج مردم محسوب میشد. پس از انقلاب، ایشان از سوی حضرت امام خمینی (ره) به امامت جمعه مشهد منصوب شد. استاد محمدتقی جعفری در وصف ایشان گفته است: «تبحر ایشان در فقه به گونهای است که قابل مقایسه با بسیاری از هم مسلکان خود نیست.» در تاریخ 30 شهریور سال 1360 شیخ ابوالحسن در منزل خویش مورد حمله ناموفق دو تروریست تشکیلات منافق قرار گرفت که این حمله با کشته شدن یکی از عاملان ترور و زخمی و متواری گردیدن دیگری رفع شد. آیتالله شیرازی در 17 مرداد 1379 دار فانی را وداع گفت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 177
