صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه بحث و تفسیر هفتگی در مسجد هدایت و اظهارات چند نفر پیرامون مراسم چهلم تختی

تاریخ سند: 29 بهمن 1346


موضوع : جلسه بحث و تفسیر هفتگی در مسجد هدایت و اظهارات چند نفر پیرامون مراسم چهلم تختی


متن سند:

به : 312 از : 20 ه 2 شماره : 37076 /20 ه 2 روز 26 /11 /46 جلسه بحث و تفسیر هفتگی در مسجد هدایت واقع در خیابان اسلامبول تشکیل گردید.
پس از خاتمه تفسیر که توسط سیدمحمود طالقانی انجام گرفت طبق معمول افراد دسته دسته دور یکدیگر گرد آمده و به صحبت پرداختند از جمله دکتر اقتصاد ـ محمدصادق قاضی طباطبایی ـ مصطفی صادقی ـ جهانگیر عدالت منش ـ ابوالحسن طالقانی.
گرد هم جمع و گفتگویشان پیرامون جریان چهلم تختی بود.
محمدصادق قاضی جریان را تعریف و اظهار داشت اغلب بچه های مسجدی بودند خلیل شالچی هم حضور داشت و دانشجویان دانشگاه هنگام مراجعت نزدیک میدان شوش با قوای انتظامی برخورد و عده ای دستگیر و تعدادی هم فرار کردند1 و احتمال می داد که روز شنبه در دانشگاه اعتصاب شود.
در گوشه غربی مسجد ابوالفضل حکیمی ـ حسام الدین انتظاری ـ احمد رضایی دور هم بوده و مذاکره می کردند.
ابوالحسن طالقانی ضمن اشاره به شخصی گفت وی از مأمورین به اصطلاح کارکشته و قدیمی سازمان امنیت است بعد عده فوق الذکر و تعدادی دیگری از افراد گرد سیدمحمود طالقانی جمع و محمدصادق قاضی طباطبایی جریان چهلم تختی و حوادث مربوطه را شرح داد و شخص دیگری جریان تبعید زندانیان سیاسی بند 3 را تعریف کرد.
نظریه منبع : 1ـ شخصی که ابوالحسن طالقانی به عنوان مأمور سازمان امنیت معرفی نمود قدی متوسط ـ سیه چهره ـ موهای مجعد ـ صورت تقریبا استخوانی داشت که مرتبا این طرف و آن طرف سرکشیده و افراد را با نظری تیز مراقبت می کرد.
ـ شخصی که جریان تبعید زندانیان را برای طالقانی تعریف می کرد پسر یکی از همان زندانیان بود که محبی و یا اسمی شبیه اسم محبی نام داشت.
ملاحظات : با توجه به گزارشات خبری دیگری که ارسال گردیده اغلب افراد مذکور پس از خاتمه مراسم چهلم تختی در مسجد هدایت حضور یافته اند.
جاجرود اداره کل سوم 30 /11 /46

توضیحات سند:

1ـ در مورد جریان مراسم چهلم مرحوم غلامرضا تختی منبع شماره 1002 ساواک گزارش مفصل و کاملی داده که شامل جزییات حوادث نیز است در این تظاهرات محکومیت نظام پهلوی و حمایت از نهضت امام خمینی به نحو چشمگیری هویدا است.
توجه شما را به گزارش یادشده جلب می کنیم.
به: 316تاریخ: 1 /12 /46 از: 20ه3شماره: 37655 /20ه 3 موضوع: جریان برگزاری شب چهلم غلامرضا تختی از ساعت 1200 روز 26 /11 /46 دانشجویان دانشگاه تهران، پلی تکنیک و دانش سرای عالی در میدان شوش اجتماع و در حالی که شعارهای زیر را می دادند به سمت ابن بابویه حرکت کردند: درود آزادگان به تختی قهرمان درود دانشجویان به تختی قهرمان درود کارگران به تختی قهرمان درود فرهنگیان به تختی قهرمان ما جمله پیروانیم ـ از جان گذشتگانیم ـ نهضت ادامه دارد تختی شهید گردید ـ نهضت ادامه دارد تامرگ قاتلینت ـ نهضت ادامه دارد تامرگ دشمنانت ـ نهضت ادامه دارد شهید راه میهن ـ نهضت ادامه دارد تختی شهید گردید ـ نهضت ادامه دارد دروغ ننگین سال ـ خودکشی قهرمان دروغ نسل زمان ـ خودکشی قهرمان ای تختی قهرمان ـ کشته دست گرگان نهضت ادامه دارد این شعارها با آرامش تا مزار تختی ادامه داشت و قسمتی از دانشجویان داخل مقبره تختی شده و دسته گلها را بر مزار او قرار داده و از درب دیگر خارج می شدند و آهسته به یکدیگر می رساندند که از محوطه ابن بابویه خارج نشوند یکی از آنها گفت برنامه در مزار شهدای 30 تیر در این موقع صف دانشجویان بریده شد و نرسیده به مزار تختی راه را بریدند و به سوی آرامگاه 30 تیر پیچیدند در این موقع حدود هزار نفر از دانشجویان موفق شده بودند که بر سر خاک تختی بروند بقیه از نیمه راه مسیر را عوض کردند وقتی نزدیک آرامگاه 30 تیر شدند شعارها عوض شده دانشجویان دم گرفتند.
مصدق قهرمان درود به روانت تختی فدای تو شد درود به روانت تختی به راه تو رفت درود به روانت تختی در راه تو شهید شد درود به روانت مصدق قهرمان درود به روانت تا اینجا باز هم شعارها با آرامش داده می شد عده ای عازم قبر دکتر فاطمی شدند در این موقع بلندگوی دستی دانشجویان که همراه داشتند اعلام کرد که آقایان متفرق نشوند اکنون سخنرانی خواهد شد جمعیت ایستاد و یک مرد مسن که حدود 45 سال داشت و موهای جلوی سرش ریخته و تک تک مو بر جلوی سرش نمایان بود میکروفن را به دست گرفت و شروع به سخنرانی کرد چون دانشجویان 2 بلندگو داشتند یکی را به راست گرفتند و یکی را به سمت چپ و صدا به همه می رسید جمعیت به کلی ایستادند و صدا از کسی در نیامد نامبرده درباره جوانمردی تختی و شجاعت او از نظر اسلام و قرآن سخنرانی کرد و مثل این که آن مرد از دانشجویان نبود رهبر دانشجویان که عینک سفیدی به چشم داشت و موهای او دائم توی صورتش می ریخت عجله داشت که میکروفن را از دست او بگیرد و همین کار را کرد و سخنرانی آن شخص نیمه کاره ماند وقتی میکروفن به دست او افتاد اعلام کرد به خاطر شادی روح شهدای راه میهن شهدای 30 تیر و قهرمان شهید تختی یک دقیقه سکوت ـ همه سکوت کردند سپس نامبرده چند شعار داد که همه درود فرستادند سپس شخص دیگری که از دانشجویان بود و هیکلی درشت داشت صورت او گوشت آلود و سرخ بود میکروفن را گرفت و گفت به خاطر بزرگداشت شهدای 30 تیر دکتر محمد مصدق و دکتر فاطمی یک دقیقه سکوت، دوباره سکوت برقرار شد بعد از سکوت نامبرده چند مرتبه درود برای مصدق و فاطمی فرستاد که همه جواب دادند و از اینجا بود که موج هیجان و بی نظمی دانشجویان شروع شد و شروع کردند به شعارهای سنگین و اولین شعار آنها بعد از سخنان سومین گوینده دانشجویان شروع شد که گفتند درود بر مصدق ـ سلام بر فاطمی ـ این شعارها شامل همه دانشجویان شد و همگی یکپارچه دم گرفتند درود بر مصدق ـ سلام بر فاطمی چنان با شدت این شعار را دستجمعی می گفتند که همه به هیجان آمدند و توده ای ها هم از فرصت داغی جریان استفاده کردند و شعار را عوض کرده و می گفتند درود به روزبه ـ درود به روزبه (منظور خسرو روزبه لیدر حزب توده بود) شعار آنها هم گرفت و مدت یک دقیقه ادامه داشت در این موقع دانشجویان عازم در خروجی شده بودند و همگی از آرامگاه 30 تیر راه افتاده و به سمت بیرون در حرکت بودند و جمعیت خیلی خیلی فشرده تر از اول شده بود وقتی توده ای ها دیدند که شعار روزبه گل کرد شعار را عوض کردند و گفتند درود بر آرانی ـ درود برآرانی (منظور یکی از رهبران سابق توده ای بود) این شعارها هم گرفت و همه محکم گفتند درود برآرانی و مدت یک دقیقه این شعار دوام پیدا کرد دوباره دانشجویان شعار را به دست گرفتند و یک صدا فاطمی فاطمی را دم دادند در این وقت جمعیت پشت آرامگاه ابن بابویه رسیده بود و عده ای هم نزدیک درب خروجی بودند و جمعیت هم یک صدا فریاد می زدند فاطمی فاطمی در اینجا بود که برای اولین بار شعار خمینی خمینی با فاطمی عوض شد و مردم یک صدا خمینی خمینی را دم گرفتند جلوی آرامگاه ابن بابویه دوباره ارانی ـ ارانی شروع شد و تا چند قدم ادامه داشت در اینجا جمعیت آن قدر فشرده شده بود که حساب نداشت و همه یک صدا جواب می دادند که شعار عوض شد و دم گرفتند مرگ بر این دولت قانون شکن مرگ بر این دولت قانون شکن در بین درب ابن بابویه چون راه باریک شد و جمعیت فشرده بیرون می رفتند قدرت آنها بیشتر شد جمعیت همه فریاد می زند مرگ بر این دولت قانون شکن جمعیت با فشار از درب ابن بابویه خارج می شدند در اینجا چون محوطه بزرگتر بود جمعیت کمی از هم جدا می شد لذا در اینجا از نظر پراکندگی شعار قطع می شد و تا 15 متر آن طرف تر حرفی نمی زدند اما همین که جمیعت از ابن بابویه به سوی تهران پیچید به کلی شعارها عوض شد و جمعیت یک صدا دم گرفتند درود بر مصدق، سلام بر خمینی این شعار به قدری گرم شد تا مقابل مسجد ماشاءاله کمی بالاتر از ابن بابویه دامه داشت و همه یک صدا می گفتند درود بر مصدق سلام بر خمینی اصلاً از خروج ابن بابویه به بعد به کلی شعارهای تختی، فاطمی، روزبه، ارانی تمام شد و مردم به کلی آن شعارها را فراموش کردند و تا تهران هم دیگر کسی نامی از آنها نیاورد از جلوی مسجد ماشاءاله جرئت مردم بیشتر شد چون پیاده عازم تهران شده بودند و خود را در محوطه باز بدون انتظامات دیده بودند در ضمن تمام افراد اطراف خود را از مخالفین می دانستند لذا به قول معروف شیر شدند و دوباره شعار مرگ بر این دولت قانون شکن ادامه پیدا کرد که تا یک دقیقه گفته می شد جمعیت که از مسجد ماشاءاله گذشت دم گرفتند دیکتاتور محکوم است دیکتاتور محکوم است این شعار هم دستجمعی بود و کمی دوام پیدا کرد و سپس شعار استبداد را پیش کشیدند.
، استبداد محکوم است، استبداد محکوم است از ایستگاه ناروندی تا مقابل کارخانه سیمان دوباره شعار درود بر مصدق سلام بر خمینی موج گرفت چون مقابل کارخانه سیمان جمعیت زیادی از اهالی در دو طرف خیابان جمع شده بودن جمعیت شعارها را داغتر و و بلندتر کردند و آن شعار 15 خرداد را رواج دادند که یک صدا دم دادند خمینی بت شکن خدا نگه دار تو ـ بمیرد بمیرد دشمن خونخوار تو این شعار هم یک دقیقه ادامه داشت دوباره سلام بر خمینی را پیش کشیدند و چند دقیقه یک بار شعارهایی داده می شد که جمعیت جواب می دادند بعد از این که جمعیت از جلوی پل سیمان گذشت و فشردگی جمعیت بیشتر شد این شعارها شروع کردند ـ مرگ بر این دیکتاتور ـ مرگ براین دیکتاتور و از عقب هم می گفتند مرگ بر این دیکتاتور پوسیده و عده ای هم می گفتند مرگ براین دیکتاتور زن پرست در اینجا که نزدیک راه آهن ماشین دودی بود شعار عوض شد و دم گرفته شد خمینی بت شکن ملت تو را می خواهد خمینی بت شکن ملت تو را می خواهد بعد از این که جمعیت از خط آهن گذشت جمعیت یک صدا دم دادند اسرائیل نابود است اسرائیل نابود است و سپس شعار ویت کنگ پیش آمد و می گفتند ویت کنگ پیروز است ویت کنگ پیروز است جانسون نابود است جانسون نابود است در این موقع جمعیت به خیابان شهرری یعنی ایستگاه پل سیمان رسیده بودند.
دوباره درود بر مصدق ـ سلام بر خمینی رواج پیدا کرد که تا مقابل چیت بافی ری ادامه داشت در این جا شعار عوض شد و می گفتند مرگ بر این دیکتاتور جوان کش و عده ای هم می گفتند زندان جای دانشجو نیست زندانیان سیاسی را آزاد کنید دوباره شعار خمینی ملت تو را می خواهد خمینی بت شکن خدا نگهدار تو رواج پیدا کرد در اینجا وضع آن قدر درهم شده بود که هرکس برای خود شعاری می داد راه به کلی بند آمده بود و تمام اتومبیل های سواری و اتوبوسهای شهرری ایستادند از چیت بافی به بعد تا چیت بافی ممتاز بیشتر شعار درود بر مصدق سلام بر خمینی رواج داشت که بیشتر به خاطر مسافرینی که در راه ایستاده بودند این شعار داده می شد در این موقع هنوز هوا روشن بود و ساعت 5 /5 بعدازظهر را نشان می داد چراغ تمام ماشین ها به گفته دانشجویان روشن شده بود و همه متحیر بودند شعارهای ذکر شده هر 10 دقیقه و پنج دقیقه یک بار و دو مرتبه مد می شد و جمعیت دم می دادند تا این که نزدیک سه راه فرح آباد اعلام شد که پس از گذشتن از میدان شوش عازم میدان بهارستان خواهند گردید و جمعیت این شعار را درست کردند مسیر ما مجلس قلابیه ـ مسیر ما مجلس قانون شکن ـ مسیر ما مجلس قلابیه از فرح آباد که جمعیت گذشت از میدان شوش خبر رسید که میدان شوش را پلیس محاصره کرده است یکی از دانشجویان به دوش دیگران رفت و گفت توجه بفرمایید توجه بفرمایید همه ساکت شدند آن دانشجو گفت برادران عزیز هم اکنون به ما خبر رسیده که میدان شوش را پلیس برای سرکوبی ما محاصره کرده است شما از پلیس بیمی نداشته باشید با قدرت و شهامت تمام از میان پلیس بگذرید سپس بهارستان خواهیم رفت همه گفتند صحیح است جمعیت به راه ادامه داد و شعارهای ذکر شده از سرگرفته شد بعد از 10 دقیقه دوباره همان دانشجو به دوش دیگران رفت و گفت توجه بفرمایید چون پلیس تصمیم به پراکندگی ما دارد لذا نزدیک میدان شوش شعار ندهید تا از میان پلیس رد شده سپس برنامه را شروع کنید طبق گفته آن دانشجو نزدیک میدان شوش شعارها قطع شد در این موقع چشم جمعیت به افراد پلیس امدادی افتاد که در دو طرف خیابان رزم آرا صف آرائی کرده بودند افراد پلیس ستون دو نفری در دو سمت خیابان ایستاده و باطونها خود را در دست گرفته و آماده بودند وسط خیابان را کوچه باز کرده و راه را برای عبور دانشجو باز گذاشته بودند.
تعداد پلیس در حدود 300 نفر می شد جمعیت داخل کوچه پلیس ها شدند هنوز حدود 500 نفر بیشتر از دانشجویان در محاصره پلیس نبودند که افسران پلیس امدادی دستور حمله را دادند و پلیس با باطومهای خود دنبال جمعیت کرده و مردم پا به فرار گذاشتند و پس از ده دقیقه تمام جمعیت متفرق شدند.

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 293

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.