تاریخ سند: 21 خرداد 1345
موضوع: جلسه بحث و تفسیر هفتگی در مسجد هدایت
متن سند:
به: 312
از: 20/ه شماره: 6316 /20 ه
ساعت 1930 روز پنجشنبه 19 /3 /45 جلسه بحث و تفسیر هفتگی با
حضور افراد و طبقات مختلف و عده ای از عناصر طرفدار نهضت آزادی در
مسجد هدایت واقع در خیابان اسلامبول تشکیل گردید.
افراد شناخته شده
عبارتند از مصطفی صادقی،
رضا سلیمی، خلیل شالچی،
کازرونی، سیدمحمد صادق
قاضی طباطبایی1، ابراهیم
کریمی، فتوت، حسین
حسینی فیروزآبادی، حسین
آقا (قاری جلسه) برادر
علی اصغر حاجی بابا،
محمدمهدی اندوهی،
ابراهیم کریمخانی و پدرش.
ابتدا پس از نماز جماعت
شخصی به نام حسین به
مدت پنج دقیقه به تلاوت
قرآن مجید پرداخت بعد
سیدابوالفضل زنجانی روی
منبر قرار گرفت و درباره
شخصیت انسان و حالات مادی و معنوی به تفصیل صحبت نمود این بحث جنبه
علمی داشت و ناطق در خلال صحبت اشاره ای هم به دین مسیحیت نمود و
فرائز[غرائز ]جنسی را از نظر این دین بررسی کرد و در ساعت 2130 به سخنان
خود خاتمه داد.
پس از ختم جلسه در گوشه ای از مسجد جنب وجوشی به چشم
می خورد و افراد ابراز خوشحالی می نمودند.
مصطفی صادقی در مورد علت این
خوشحالی گفت امروز ما به دیدن آقایان سید محمود طالقانی و مهندس بازرگان
رفته بودیم.
نامبرده در پاسخ این سؤال که شما در کجا آنها را ملاقات نمودید
گفت آقایان را تازگی از برازجان به تهران و زندان قصر2 منتقل نموده اند و امروز
در محوطه ای از زندان قصر که جهت ملاقات تعیین شده بود آنان را ملاقات
نمودیم و آقایان همه ملاقات کنندگان را در آغوش می گرفتند و دلیل شادی
امروز رفقا همین موضوع می باشد.
در اینجا تقریبا اکثر افرادی که در جلسه
حضور داشتند درباره این ملاقات صحبت می نمودند.
نظریه منبع: پس از بحث با افراد مذکور این طور استنباط نمودم که روح تازه ای
در طرفداران نهضت آزادی دمیده شده است و آثار حرکت در آنان نمودار گشته و
پیش بینی می کنم که آنها در آینده جلساتی تشکیل داده و گردهم جمع گردند و
فعالیت خود را با الهام از طالقانی و بازرگان شروع نمایند.
نظریه رهبر عملیات: به منبع آموزش لازم جهت برقراری تماس و کسب خبر از
اقدامات و فعالیت احتمالی عناصر مذکور داده شده است.
رونوشت برابر اصل است.
528ج
به پرونده سیدمحمد صادق قاضی طباطبایی ضمیمه و بایگانی فرمایید.
توضیحات سند:
1ـ سیدمحمدصادق قاضی
طباطبایی فرزند آیت الله
سیدحسین قاضی طباطبایی در
سال 1321 در شهرستان قم متولد
شد.
خاندان آیت الله قاضی
طباطبایی از علمای بزرگ ایران
هستند.
افرادی چون: آیت الله
میرزاعلی قاضی، قاضی بزرگ،
علامه طباطبایی و سیدمحمدعلی
قاضی طباطبایی منسوب به این
خانواده اند.
پس از تحصیلات
ابتدایی و بخشی از تحصیلات
متوسطه به عنوان کارمند دفتر
اسناد رسمی در تهران مشغول به
کار شد.
وی با اغلب مبارزان
مسلمان ارتباط نزدیک داشت از
آن جمله در قم با شهید حاج آقا
مصطفی خمینی دوست بود.
اولین
بار در سال 1343 به علت داشتن
جزوه ای که از منزل امام خمینی
(ره) دریافت کرده بود، دستگیر و
مدت یک ماه زندانی شد.
بار
دوم در ساعت 30:22 روز
سه شنبه 11 /12 /43 در حالی که
تعداد بیست برگ از شماره سوم
نشریه انتقام به تاریخ انتشار
8 /12 /43 را در دست داشت در
تقاطع خیابان امیرکبیر و خیابان
ایران به همراه آقای مصطفی
حائری زاده یزدی بازداشت شد و
بلافاصله در ساعت 1 بامداد
12 /12 /43 منزل وی مورد
بازرسی قرار گرفت و تعدادی
کتاب و جزوه شامل عکس و
رساله امام خمینی (ره) و کتابهای
مهندس بازرگان و مقالات
آیت الله سیدمحمود طالقانی به
دست آمد و توقیف شد.
درتاریخ
12 /12 /43 تحویل زندان
قزل قلعه شد و نهایتا به سه ماه
حبس محکوم گردید.
در تاریخ
8 /5 /51 کمیته مشترک ضد
خرابکاری وی را به اتهام فعالیت
بر ضد رژیم شاهنشاهی و
دریافت و پخش کتب و مبادله
اعلامیه های مضره دستگیر کرد و
توسط شعبه هفتم اداره دادرسی
نیروهای مسلح شاهنشاهی به
چهار ماه حبس تأدیبی محکوم و
در تاریخ 8 /9 /51 آزاد شد.
نامبرده به هنگام آزادی از زندان
اقدام به خواندن سرود انقلابی
نموده بود.
او یکی از فعالین
برنامه های نهضت آزادی بود و با
آیت الله سیدمحمود طالقانی
ارتباط داشت، به طوری که در
گزارش ساواک به عنوان فرد
مورد اعتماد آقای طالقانی معرفی
می گردد.
ایشان به طور مرتب در
جلسات مسجد هدایت و درس
تفسیر مرحوم طالقانی شرکت
می کرده و برخی اوقات در
جلسات مسجد جلیلی و
برنامه های آن شرکت می جسته و
با شرکت تعاونی سود بخش
مسجد مذکور نیز همکاری داشت.
سیدمحمدصادق قاضی طباطبایی
در سال 1349 مبالغی پول به
سفارتخانه های اردن، عراق و
سوریه در تهران تحویل داد تا به
سازمان الفتح تسلیم نمایند.
وی
پس از برگزاری مسابقات فوتبال
جام باشگاههای آسیا و بعد از
شکست تیم فوتبال اسرائیل در
مقابل تیم ایران در سال 49 از
جمله کسانی بود که به همراه مردم
در تظاهرات شرکت کرد و شعار
دورد بر آزادگان فلسطین را سر
داد.
در همین تظاهرات تعدادی
تراکت پخش شد که ساواک موفق
به شناسایی توزیع کنندگان آن
نشد.
2ـ زندان قصر اولین زندان
متمرکز تهران بود.
در زمان
ریاست سوئدی ها بر شهربانی
(نظمیه) تهران، زندان نظمیه در
محل اداره شهربانی (بخشی از
وزارت امورخارجه فعلی) در
میدان توپخانه واقع بود.
این
زندان مرکب از دو یا سه اتاقک
کوچک معروف به حبس نمره و
یک و چند اتاق و یک زیرزمین
برای زندانیان عمومی بود.
با
ایجاد حکومت دیکتاتوری
رضاشاه، محل قبلی تکافوی خیل
عظیم زندانیان را نمی کرد.
لذا
سرتیپ درگاهی، رئیس نظمیه
تقاضای یک محل وسیع برای
ایجاد زندان تهران را نمود.
محلی که برای این کار در نظر
گرفته شد قصر وسیع قاجار (حد
فاصل سه راه زندان، پل
سیدخندان، خیابان شریعتی و
خیابان پلیس فعلی) بود که دارای
ساختمانهای قدیمی و وسیعی بود
و البته متروکه گردیده بود، این
مجموعه که در سال 1168
خورشیدی ساخته شده بود محل
مناسبی برای ایجاد زندان
تشخیص داده شد.
و بین ارتش،
مخابرات و زندان تقسیم گردید.
زندان قصر در تاریخ 11 آذر ماه
1308 به دست رضاشاه افتتاح
گردید.
فاز اولیه زندان که در آن
زمان افتتاح شد 192 اتاق بود با
گنجایش 800 زندانی.
بعدها و تا
زمان ساخت زندان اوین در دهه
چهل، این زندان تنها زندان
پایتخت بود.
در این دوران
زندان قصر توسعه زیادی پیدا
کرد.
پس از انقلاب اسلامی ایران
این زندان محل حبس زندانیان
غیرسیاسی بود.
در اوایل دهه
هشتاد این زندان تعطیل و به باغ
موزه تبدیل گردید.
اولین زندانی
زندان قصر، سازنده آن یعنی
سرتیپ درگاهی بود، او تنها دو
روز پس از همراهی رضاشاه در
مراسم افتتاح زندان، در همان
زندان محبوس گردید.
قوام السلطنه، صارم الدوله،
صولت الدوله، عبدالحسین
تیمورتاش، بزرگ علوی و پنجاه
و سه نفر و همچنین دکتر تقی
ارانی برخی از زندانیان معروف
این زندان هستند.
از زندانیان
معروف پس از انقلاب می توان
به هویدا و اغلب اعدام شدگان
رژیم پهلوی اشاره کرد.
تا پیش
از انقلاب اسلامی ایران،
بزرگترین و معروف ترین مورد
فرار از زندان قصر، مربوط به
سید فرهاد نامی از مخالفین
رضاشاه بوده است.
اندکی پیش
از وقوع انقلاب اسلامی ایران،
درهای زندان قصر باز و دیوار
آن توسط زندانیان تخریب شد.
در میان خلاص شدگان از زندان،
دو آمریکایی متهم به اختلاس نیز
حضور داشتند که ماجرای فرار
آنها توسط نویسنده آمریکایی
کن فالت نگاشته شد و فیلم فرار
عقابها نیز از روی آن ساخته شد.
فرخی یزدی، شاعر سیاسی و
پرآوازه ایرانی که خود از
مقتولین دوران رضاشاه به شمار
می رود، غزلی گفته با مطلع «ای
دژ سنگدل قصر قجر قاجار» که
متأسفانه مفقود شده است.
همچنین بزرگ علوی نیز در آثار
خود به این زندان و خاطرات
خودش از آن اشاره نموده است.
(خاطرات آیت الله خلخالی.
نشر
سایه.
تهران 1380؛ تاریخ بیست
ساله ایران.
حسین مکی.
جلد
پنجم نشر ناشر.
1363 تهران؛
فرار عقابها.
کن فالت.
حسین
ابوترابیان.
نشر نو.
1363 تهران؛
دیوان فرخی یزدی.
حسین مکی.
انتشارات امیرکبیر.
1357
تهران.
پاورقی صفحه 69
مقدمه)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 212
