تاریخ سند: 23 شهریور 1357
قرار است از ساعت 0900 مورخ 24/6/57 مجلس سخنرانی در منازل شیرازی و قمی در مشهد تشکیل
متن سند:
از: 9 ﻫ 1 تاریخ:23 /6 /1357
به: 312 شماره: 8188 /9 ﻫ 1
1 . قرار است از ساعت 0900 مورخ 24 /6 /57 مجلس سخنرانی در منازل شیرازی و قمی در مشهد تشکیل و چند تن از روحانیون، منجمله قمی سخنرانی نمایند.
2 . سیدرضا صدر1 ساعت 1300 جاری از منزل نجاتی در تهران، ضمن مذاکره با آیت الله قمی اظهار داشت ما هماکنون با پاریس صحبت میکردیم و اقداماتی به منظور پیدا کردن حاج موسی2 انجام و یاسرعرفات3 با قذافی4 و حافظ اسد5 تلفنی تماس و مسلم شده است که حاج موسی سلامت و در لیبی میباشد.
سیدرضا صدر اضافه کرد، شنیدهام فردا جلسه سخنرانی دارید؛ با توجه به اینکه مدت 13 سال تبعیدی و بیگناهی شما برای همگان مسلم است و برخلاف قوانین قضائی و انتظامی بوده، معهذا برای هدر ندادن زحمات، فردا در سخنرانی خود از محدوده قانون اساسی خارج نشوید و به 66 حمله نکنید، که مستمسکی به دست دولت خواهید داد و قمی قول داد که مطابق نظر سیدرضا عمل نماید.
نظریه . مراتب جهت مراقبت و پیشبینیهای لازم از مجالس منازل فوق، به فرمانداری نظامی و شهربانی منعکس شده است.6
گیرنده . آقای مجتبوی
گوینده . غفوریان
ساعت . 1330
به عرض رسید مقرر فرمودند مخابره شود.
توضیحات سند:
1. آیتالله سیدرضا صدر، فرزند آیتالله العظمى سید صدرالدین صدر و برادر بزرگتر امام موسى صدر بود که در سال 1298 ﻫ ش در قم متولد شد. کتاب زن و آزادى او در سال 1345 موجب عکسالعمل ساواک شد. وى علیه دارالترویج ساختگى رژیم موضعگیرى کرد و طلاب را از همکارى با آن منع نمود.
در سال 1346 براى امامت مسجد امام حسین (ع) واقع در میدان امام حسین (ع) به تهران آمد و در سال 1352 ساواک طى نامهاى از آقاى شریعتمدارى خواست که فرد دیگرى را به جاى وى براى امامت مسجد امام حسین (ع) معرفى کند؛ آقای شریعتمدارى این کار را ممکن ندانست، زیرا از نفوذ وی آگاه بود و ساواک خواست که به وى تذکر بدهند. وى در هنگام برگزارى جشن هاى 2500 ساله مواضع تندی کرد و ساواک در سال 1354 او را ممنوعالمنبر نمود و تصمیم به برکنارى او از امامت مسجد امام حسین (ع) گرفت. نصیرى رئیس ساواک در مورد تبعید وى شخصاً دستور داد که متعاقب آن و با رأى کمیسیون امنیت اجتماعى، محکوم به اقامت اجبارى در ماسوله شد. وی پس از 3 سال اقامت در ماسوله و فومن در سال 1356 به قم بازگشت و در آن جا به تدریس پرداخت.
آیتالله سید رضا صدر همواره پشتیبان و حمایتگر برادر بزرگوار خود امام موسى صدر بود و بارها به همراه او به کشورهاى مختلف از جمله عربستان به صورت رسمى مسافرت کرد. وی در 11 آبان 1373 در قم درگذشت.
2. آیتالله سیدموسی صدر، فرزند سید صدرالدین معروف به امام موسی صدر، روحانی برجسته ایرانی و رهبر متنفذ شیعیان لبنان در سال 1307 ﻫ ش در قم متولد شد. مادرش فیضیه خانم، دختر آیتالله حاج آقا حسین قمی بود. وی دوره ابتدایی را در دبستان «حیات» و دوره متوسطه را در دبیرستان حکیم سنایی شهر قم به پایان برد. در سال 1320 تحصیلات حوزوی را شروع کرد و بیش از یک دهه پس از گذراندن دوره مقدمات و سطوح، در درس خارج فقه و اصول و فلسفه استادان نامی و بزرگ حوزه از جمله آیات عظام امام خمینی (ره)، سید احمد خوانساری و محقق داماد شرکت نمود. همزمان درجه لیسانس حقوق اقتصادی را از دانشکده حقوق دریافت کرد. در سال 1332 بعد از فوت پدر به نجف اشرف هجرت کرد و تا سال 1337 از محضر اساتیدی چون آیات عظام حکیم، خویی و عبدالهادی شیرازی کسب فیض نمود به درجه والای اجتهاد نایل آمد. در سال 1338 به همراه خانواده خود راهی لبنان شد. هجرت امام موسی صدر به لبنان بنا بر وصیت رهبر فقید شیعیان لبنان مرحوم امام شرفالدین و در پی دعوت شیعیان جنوب لبنان و نیز بر اثر تشویق و ترغیبهای مکرر مراجع بزرگ آن زمان صورت گرفت. این در حالی بود که مرحوم آیتالله العظمی بروجردی، وی را به عنوان نماینده خود در ایتالیا برگزیده بود. امام موسی صدر در مدت 20 سالی که در لبنان اقامت داشت تلاشهای فراوانی در جهت ارتقای کمی و کیفی رفاه شیعیان و تقویت دین و اعتقادات و اخلاقیات آنان کرد. با برنامهریزیهای وی و حمایت اکثریت جوانان شیعه در لبنان مشاغل متعددی به وجود آمد و بسیاری از زنان و مردان لبنانی در آموزشگاهها، مراکز فنی و حرفهای، کارگاهها و مدارس مشغول کار و تحصیل شدند. او در این مدت نقش مؤثری در متشکل کردن شیعیان لبنان ایفا کرد. امام موسی صدر به شیعیان آموخت که اسرائیل شرّ مطلق است و هرگونه داد و ستد با صهیونیستها حرام میباشد و سازمان نظامی «امل» را با هدف دفاع از جنوب لبنان در برابر تعرضات صهیونیستها پایهگذاری کرد.
وی بانی مبارزه مردمی با نظام طائفهگری در لبنان بود و عامل مؤثری در مقابله با سلطهخواهی اقلیت مارونی بر کشور اسلامی لبنان به شمار میرفت. امام موسی صدر سه هفته قبل از هجرت تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به پاریس (1357) ، طی مقالهای در روزنامه لوموند از انقلاب اسلامی ایران به عنوان ادامه حرکت انبیای الهی یاد کرد و حضرت امام(ره) را به عنوان یگانه رهبر بزرگ انقلاب به دنیای اسلام معرفی کرد. دو روز از انتشار مقاله نگذشته بود که وی به صورت اسرارآمیزی در روز نهم شهریور 1357 در حالی که میخواست لیبی را به مقصد لبنان ترک گوید، با دو تن از همراهانش ناپدید شد. امام موسی صدر برای شیعیان لبنان یک ناجی بزرگ بود و علما و چهرههای برجسته لبنان اعم از شیعه و سنی او را یار و یاور خود میدانستند.
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378
3. یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین در سال 1939م/ 1318 ﻫ ش متولد شد. به دنبال جنگ 1967 و شکستی که دامنگیر اعراب شد، «سازمان آزادیبخش فلسطین» بیش ازهر نهادی در جهان عرب ضرورت ادامۀ مبارزه علیه اسرائیل و تجدیدنظر در ساختار خود را احساس کرد. پس از یک بازسازی اساسی، «احمد شقیری» از رهبری آن کنار رفت و «یاسر عرفات» جانشین او شد. طی مدتی که عرفات رهبری این سازمان را بر عهده داشت، سازمان مزبور از یک گروه غیر فعال به صورت نیروی رزمندهای در آمد که در سطح بینالمللی مطرح شد. به دنبال توطئه وسیع اسرائیل و فالانژهای لبنانی که منجر به قتل عام اردوگاههای «تل زعتر» و «صبرا» و «شتیلا» شد، امنیت فلسطینیان در داخل لبنان به مخاطره افتاد و در تابستان 1983 به علّت دو دستگی شدیدی که میان سازمانهای فلسطینی پدید آمده بود، یاسر عرفات در طرابلس ـ لبنان به محاصره افتاد ولی موفق به نجات خود و برجستگان سازمان آزادی بخش فلسطین شد و از آن تاریخ ستاد خویش را به تونس منتقل ساخت. بدین ترتیب ضربۀ شدیدی بر وحدت و یکپارچگی سازمان فلسطین و هدفهای مبارزه جویانه آن وارد آمد. گروهی از فلسطینیان به رهبری «ابوموسی» که مورد حمایت سوریه بودند، علناً رهبری «عرفات» و صلاحیت او را مورد چون و چرا قرار دادند، ولی در انتخابات بعدی «شورای فلسطین» در 1984 بار دیگر «عرفات» نفوذ خویش را نشان داد. با وجود این با کمال تأسف باید گفت که یکپارچگی «سازمان آزادیبخش فلسطین» دستخوش تفرقه و تشتت شد و عوارض و عواقب بد فرجام این واقعه در برداشتهای کشورهای مختلف از سازمانهای مزبور و آرمان فلسطین از هم اکنون آشکار است.
عدم صلاحیت و ناکارایی یاسر عرفات که با حمایت آمریکا، دولت خودگردان را تشکیل داده بود، در حرکت عظیم و مردمی انتفاضه، به جهانیان به اثبات رسید. عرفات در 11 نوامبر 2004 (1382) به طرز مشکوکی در پاریس درگذشت. در نوامبر 2012 (آبان1391) به درخواست سهی عرفات همسر وی، تیمی از بازرسان بینالمللی برای بررسی دقیق علت مرگ وی جسدش را نبش قبر کردند که مشخص شد وی به قتل رسیده است.
4. معمر محمد قذافی، فرزند محمد عبدالسلام ابومنار در سال 1942 م/ 1321ﻫ ش به دنیا آمد. فارغالتحصیل دانشگاه «بن غازی » لیبی بود و از سال 1344 در ارتش آن کشور به خدمت پرداخت. قذافی با کودتای سپتامبر 1969 م/سال 1348 ش رژیم سلطنتی ملک ادریس را واژگون و خود زمام کشور را بدست گرفت. مشاغل نظامی - سیاسی او عبارت بوده است از: رئیس شورای فرماندهی انقلاب، فرمانده نیروهای مسلح، ریس جمهور از اسفند 1355ش/ 1977 م، دبیر کل کنگره خلق، رئیس سازمان وحدت آفریقا، عضو شورای ریاست جمهوری فدراسیون جماهیر عرب، ارتقا به درجه سرلشگری، ولی به درجه سرهنگی اکتفا کرده است. از تالیفات او کتاب سبز (3جلد)، استراتژی نظامی و بسیج و داستان انقلاب لیبی را میتوان نام برد. وی به دنبال جنبشهای موسوم به بیداری اسلامی در مهر 1390 به دست مخالفینش به قتل رسید.
رک: فرهنگ تاریخی ـ سیاسی ایران در خاورمیانه، غلامرضا علیبابایی.
5. حافظ اسد، افسر و دولتمرد سورى در قریه «قرداحۀ» در نزدیکى لاذقیه در سال 1931 به دنیا آمد. از سال 1960 به عنوان عضو رهبرى در تشکیلات نظامى حزب سوسیالیست بعث عربى، درآمد و پس از جنبش 8 مارس 1963 به فرماندهى نیروى هوایى رسید. پس از جنبش 23 فوریه 1966 به وزارت دفاع رسید و در این حین نقش بسیار مهمى را ایفا کرد. در اکتبر 1970 به یک حرکت اصلاحى دست زد و «صلاح جدید» و گروه وى را تبعید کرد و سپس به زندان افکند. در مارس 1970 به ریاست جمهورى رسید و سوریه را به اتحاد جمهورىهاى عربى داخل نمود. در جهت تنظیم امور با رئیس جمهورى مصر محمد انور سادات در مورد تدارک جنگ اکتبر 1973 همکارى کرد، ولیکن این مسئله پس از امضاى توافقنامه دوم جداسازى نیروها در سینا، توسط انور سادات، متوقف شد. وى بدون آن که مناسبات خود را با اتحاد جماهیر شوروى به هم زند، روابط محکمى را با پادشاه اردن و رهبرى سازمان آزادى بخش فلسطین و برخى حکومتهاى محافظه کار عرب برقرار کرد. اما در زمینه مسایل داخلى، تنها به بخشهاى خاص مجال عمل داد. در نتیجه در عقب نشینى از جولان توسط اسرائیل در سال 1967، با مشکلاتى مواجه شد در حالى که سوریه با قطعنامه شماره 338 شوراى امنیت که متضمن قطعنامه شماره 242 همان شورا بود، موافقت کرده بود. وى با موافقتنامه کمپ دیوید مخالفت کرد و در تشکیل «جبهه پایدارى، شامل سوریه، لیبى، الجزایر، یمن دمکراتیک و سازمان آزادى بخش فلسطین» مشارکت کرد. پس از اقدام سادات در دیدار از قدس و پذیرفتن توافقنامههاى صلح کمپ دیوید، به عراق نزدیک شد و در کنفرانس سران عرب در بغداد و تونس شرکت جست. در 8 اکتبر 1980 به یک دیدار رسمى از مسکو دست زد. این دیدار نهمین دیدار وى از آغاز دوران ریاست جمهورى او در سال 1970 بود. در خلال آن «معاهده دوستى و همکارى» به مدت 20 سال میان وى و صدر هیئت رئیسه شوروى ـ لئونید برژنف ـ به امضا رسید. جوانب نظامى این معاهده در وضعیتى که تیرگى اوضاع روز به روز در خاورمیانه افزایش مىیافت تا پس ازگذشت دو هفته از جنگ ایران و عراق، فاش نشده بود.
حافظ اسد در روز ۱۰ ژوئن ۲۰۰۰ هنگام مکالمه تلفنی با امیل لحود رئیس جمهور لبنان بر اثر حمله قلبی در سن ۶۹ سالگی درگذشت.
6. در نسخه دیگری از این گزارش، که انشای آن مقداری تغییر داده شده، در بخش نظریه آمده است: «مورد بند 1 جهت پیشبینیهای لازم به فرمانداری نظامی و شهربانی منعکس شده است.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 14 صفحه 305
