مصاحبه خبرنگار روزنامه فرانسوی "لیبراسیون" با آیت اله شریعتمداری
متن سند:
نماینده سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران از پاریس گزارش داده که یکی از
خبرنگاران زن روزنامه فرانسوی لیبراسیون مصاحبه ای با آیت اله شریعتمداری
انجام داده که در شماره 12 ماه مه (22 /2 /37) روزنامه مذکور چاپ و پیش از
آغاز مصاحبه از قول خبرنگارش می نویسد : آیت اله شریعتمداری در کنار آیت اله
خمینی یکی از مقامهای عالی مذهبی در ایران است.
او سرنوشت 30 میلیون شیعه
را در ایران در دست دارد.
به اعتدالی بودن شهرت دارد و به همین دلیل دولت در
هنگام تظاهرات قم و تبریز از وی خواست که مردم را آرام کند، ولی او پاسخ داد،
"من نمیتوانم مردمی که شما آنها را با اسلحه آرام میکنید آرام کنم.
"
شریعتمداری با عمامه ای سیاه و نگاهی باهوش و نافذ هیچ شباهتی با "متعصبهای
قشری" ندارد.
رفتار و کلام سنجیده وی شما را به یاد فیلسوفهای قدیمی ایران
می اندازد.
توصیف وی از حکومت اسلامی به رویای یک بهشت زمینی و مدینه فاضله
افلاطون شباهت دارد.
طبق خبر خبرگزاری فرانسه شریعتمداری شاید در حال
مرگ باشد، زیرا نیروهای انتظامی به منزل وی وارد شده و دو طلبه را کشتند و
شریعتمداری که 75 سال دارد از این مسئله منقلب شده و سکته قلبی کرده است.
"لیبراسیون" مصاحبه خود با آیت اله شریعتمداری را چنین آغاز میکند :
سئوال : بنظر شما دلیل انفجار ناگهانی قم در ماه ژانویه چیست؟.
جواب : دلیل عمده ای که نقش مهمی در این میان داشته، نارضایتی عمومی بوده
است و دولت نیز که قم را به اشتباه دست کم گرفته بود، هیچگاه تصور نمیکرد که به
این نحو شورش کند.
اولین اشتباه دولت این بود که به ما اجازه نداد به
مقاله ای که در آن به آیت اله خمینی توهین شده بود پاسخ دهیم.
همچنین دولت از
تعقیب مسئولان انتشار این مقاله نیز خودداری کرد و دومین اشتباه دولت کشتار
ماه ژانویه بود.
آنها بسادگی فکر کردند که کشتاری که در تبریز نیز تکرار شد برای
ایجاد ترس کافی است.
سئوال : دولت و مطبوعات شما را به طرفداری از فئودالیسم و مخالفت با تجدد و
پیشرفت متهم میکنند.
آنها میگویند که شما ارتجاعی هستید.
مثلا در تبریز زمانی
به من گفتند که بعد از حوادث اخیر زنها جرات بی چادر بیرون آمدن را ندارند،
برای اینکه از مضروب شدن میترسند.
بروی زنان دیگری نیز در تهران اسید
پاشیده اند.
جواب : همانطور که به شما گفتم ما طرفدار یک کشور آزاد هستیم، اگر مردان آزاد
نیستند، زنان چگونه میتوانند آزاد باشند؟ ما میگوئیم باید مردان و زنان را در
محدوده قوانین اسلام و قوانین اساسی ایران آزاد کرد.
ما خواستار یک جامعه
قانونی هستیم که در آن استثمار انسان توسط انسان وجود نداشته باشد.
اکنون باید
دقیقا تصریح کنم که راه ما از راه افراطیون جداست، و دو چیز را باید کاملا
مشخص کرد.
ملت ناراضی است و دو راه برای دست یابی به یک راه حل وجود
دارد.
اولین راه، راهی است که ما پیشنهاد کرده و آنرا ادامه میدهیم و آن اجرای
کامل قانون اساسی است.
یک اقلیت راه دوم را برگزیده و دولت با اشتباهات و
تحریکات خود آنها را به راه افراطی انداخته است.
این راه اسیدپاشی بر روی
مردم، مضروب کردن زنان بدون چادر و کارگذاشتن بمب است.
ما عمومی بوده
است و دولت نیز که قم را به اشتباه دست کم گرفته بود، هیچگاه تصور نمیکرد که به
این نحو شورش کند.
اولین اشتباه دولت این بود که به ما اجازه نداد به هیچ
ارتباطی با این افراد نداریم، دولت برای بی اعتبار کردن و تضعیف ما سعی دارد ما
را با آنها یکی کند.
وقتی بمناسبت عزاداری، ما درخواست بستن
مغازه ها را به مدت 24 ساعت میکنیم و 30 میلیون جمعیت ایران از ما پیروی کرده
و عزاداری میکنند، دولت حرفی از آن نمیزند و مطبوعات خاموش میمانند.
ولی
وقتی شیشه های چند مغازه یا بانک شاید توسط یک گروه چند صد نفری شکسته
میشود، در سراسر جهان از آن سخن میگویند.
من چند مثال برای شما میزنم،
شراب در مذهب اسلام حرام است، ولی ما هیچگاه نگفتیم که مشروب فروشی را
آتش بزنند و چنین عملی را محکوم میکنیم.
همین امر در مورد فحشا که طبق
قوانین اسلام ممنوع است مصداق دارد.
ما همیشه خواسته ایم و توصیه کرده ایم که
از حمله به منزل یک فاحشه اجتناب کنند.
باز همینطور در مورد فیلمهای خلاف
عفت و اخلاق ما همیشه حمله را به سینماهائی که این فیلمها را نشان میدهند منع
کرده ایم.
نفع دولت در اینست که همه کسانی را که طرفدار اجرای کامل قانون
اساسی هستند و کسانی را که دست به عملیات افراطی میزنند در یک ردیف قرار
ندهد.
شاید هم اینها از عوامل دولت باشند، ولی دلیلی برای اثبات این امر در دست
نداریم و بهر صورت به ما هم مربوط نیست.
ولی چرا آنها 35 میلیون ایرانی را که
خواستار آزادی و برقراری یک رژیم مطابق با قانون اساسی هستند، نمی بینند؟.
سئوال: شما و آیت اله خمینی شخصیتهای قدرتمندی هستید، بعضی ها فقط منتظر
اشاره شما هستند تا جهاد را آغاز کنند.
بعضی دیگر میگویند تنها آیت اله خمینی و
آیت اله شریعتمداری میتوانند عمل شاه را به اوگوشزد کنند و شاه نمیتوانند کاری با
آنها بکند، زیرا در غیر اینصورت در جنگ درگیر خواهد شد.
شما چطور از این
قدرت استفاده کرده و این مسئولیت را بعهده میگیرید؟.
جواب : خوشبختانه ما قدرت داریم و اکثر ایرانیها به حرف ما گوش میدهند، ولی
ما قصد داریم از این قدرت به نحوی بد و به نفع خود استفاده نکنیم.
ما میدانیم که
اگر دستوری بدهیم صد در صد آنرا اجرا خواهند کرد، ولی چنین کاری در حال
حاضر صلاح نیست برای آنکه تمام شرایط لازم وجود ندارد.
ما اگر در حال
حاضر چنین دستوری بدهیم میدانیم که عواقب مرگبار و حوادث خونینی بدنبال
خواهد داشت.
از سوی دیگر نمیدانیم که چه نیروی خارجی ممکن است از آن
استفاده کند و چگونه از آن استفاده خواهد کرد.
ما نمیدانیم چه گروهی به قدرت
خواهد رسید و از این واهمه داریم که مردم قربانی زیادی بدهند.
در حال حاضر ما
سعی داریم با آرامش و خونسردی پیش برویم، ولی اگر حس کنیم دولت آنچنان
دیوانه شده است که مردم دیگر تحمل ندارند، روش خود را عوض خواهیم کرد.
ولی به هر حال قصد نداریم در حال حاضر هیچ دستوری که عواقبی ناگوار برای
ملت داشته باشد صادر کنیم.
سئوال : آیت اله خمینی از یک دولت اسلامی سخن گفته است.
ممکن است نظر
خود را در این باره تشریح کرده و همچنین روشن کنید یک دولت اسلامی چگونه
دولتی است؟.
جواب : ایجاد یک دولت اسلامی خواست عمیق ماست؛ ولی شرایط برای چنین
کاری مساعد نیست.
این امر در حال حاضر یک آرزوی دور است.
ما قبل از هر
چیز خواستار اجرای قوانینی هستیم که در قانون اساسی وجود دارد، ولی تصویر
یک دولت اسلامی تصویر دولت یا حکومتی است که بر اساس تساوی و اخلاق
باشد.
زیربنای چنین جامعه ای مالکیت اموال و یا ماتریالیسم نیست، بلکه
اخلاقیات خداوندی است.
در زمینه اقتصادی این جامعه نه یک جامعه کمونیست
و نه یک جامعه کاپیتالیست است.
یک دولت اسلامی هر چیزی را که خوب است
از هر یک از این سیستمها میگیرد و چیزهائی را رها میکند.
در این جامعه نمیتوان
تا ابد ثروتمند شد و قوانین در طبقات اجتماعی، مظلوم و محروم را حمایت
خواهد کرد.
ثروتها به نحو منصفانه تری بین مردم تقسیم خواهد شد.
مسلم است که
سرمایه وجود خواهد داشت، ولی به نحو بهتری تقسیم شده و شرکتها به نحو بهتری
کنترل خواهند شد.
به علاوه مردم
مانند جوامع کمونیست به صورت ماشین در نخواهند آمد.
حکومت اسلامی نه
یک حکومت دیکتاتوری است و نه مانند کشورهای کاپیتالیستی که آزادی مردم
وابسته به طبقات اجتماعی آنان است و دیگران را از آزادی محروم میکند.
سئوال : ولی ما رژیمهای دیکتاتوری را دیده ایم که نه تنها در اثر تسلط اقتصادی،
بلکه بدلیل سیستمهای ایدئولوژیکی بوجود آمده اند.
چه چیزی تضمین میکند که
اخلاقیات مذهبی و حکومت اسلامی نیز به حکومتهای دیکتاتوری تبدیل نشود؟.
جواب : من تعجب میکنم چگونه میتوان مثلاً در مورد کمونیستها از اخلاقیات
صحبت کرد و آنها را با مسلمانان سنجید.
اینها از خداوند و پیغمبر یک تعریف
ماتریالیستی میکنند و این اخلاق نیست.
آیا کسانی را که ادعا میکنند همه چیز بر
اساس ماده است، میتوانند اخلاقیات داشته باشند؟ از نظر ما حاکم خداست و
قوانین اسلام میگوید که قدرت از مردم ناشی میشود و دولت آن چیزی است که از
طریق مردم بر مردم مسلط شود.
کسی که حکومت میکند به نام مردم حکومت
میکند و نماینده خداست و اگر حاکم بد باشد این نتیجه عمل مردم است، نه دلیل
بدی قوانین مردم1.
ارزیابی خبر :
مطالب فوق در روزنامه لیبراسیون چاپ فرانسه درج شده است.
اقدامات انجام شده :
مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است .
توضیحات سند:
1ـ چندی بعد متن این گفت و
گو با عنوان «مصاحبه مخبر
روزنامه فرانسوی لیبراسیون
با حضرت آیت الله العظمی
آقای حاج سید محمد کاظم
شریعتمداری مد ظله العالی»
در جزوه ای منتشر شد.
متن آن
ترجمه تغییراتی نسبت به
متنی که در بولتن ساواک آمده
دارد.
* هدایت اسلامی نیا نماینده
پیشین مجلس شورای ملی در
دیداری که با لامبراکس،
کنسول سیاسی سفارت
امریکا و استمپل، دبیر اول
سفارت داشت به آنها خبر داد
که جمعه 22 اردی بهشت
بهبهانیان به مدت دو ساعت با
آقای شریعتمداری دیدار و
صحبت کرده است.
این خبر
که در میان اسناد سفارت
آمریکا آمده می گوید که
«موضوع اصلی پیام
شریعتمداری این بود که
دولت بایستی مسائل مذهبی
را به حال خود بگذارد و
مداخله مداوم در آن را
متوقف سازد.
او با افرادی از
دولت که راجع به قرآن
صحبت می کنند و راجع به آن
چیزی نمی دانند مخالفت
کرد.
این موضوع شامل
پرنسس اشرف (خواهر
توأمان شاه) نیز می شد.
درخواست دوم شریعتمداری
این بود که دولت چهار رهبر
عالی مقام مذهبی را که در
زندان هستند آزاد کند.
موضوع سوم این بود که
ملاقاتهای شریعتمداری با
فرستاده شاه بدون تبلیغات
انجام شود.
اگر شریعتمداری
ببیند که شاه درخواستهای
مختلف او را قبول می کند
آنگاه وی راجع به آن با مردم
سخن خواهد گفت.
به او
گفته شد که شریعتمداری
انتظار ندارد شاه با صددرصد
تقاضاهای او موافقت کند
ولی خوشحال خواهد شد که
با علائم کافی، شاه نشان دهد
همکاری می کند.
اسلامی نیا با
خوشحالی ابراز امیدواری
نمود که برخی از افراد اطراف
شاه از قبیل ژنرال نصیری
(رئیس ساواک) ممکن است
کنار گذاشته شوند.
» (اسناد
لانه جاسوسی / ج 25 / ص
42) جعفر بهبهانیان معاون
دربار و مسوول امور مالی
شخصی شاه بود.
هم او و هم
احمد علی مسعود انصاری
دیدارهای مکرری در سال
1357 با آقای شریعتمداری
داشتند.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 05 صفحه 405



