تاریخ سند: 13 خرداد 1342
موضوع : مراسم روز عاشورا در مسجد هدایت
متن سند:
گوینده : مأمورین ویژه
گیرنده : بخش 312
طبق دعوت نامه های قبلی از ساعت 16 به تدریج عده ای در حدود 7000
نفر از دانشجویان اسلامی و اعضاء وابسته به نهضت آزادی ایران در مسجد
هدایت اجتماع و ابتدا دو تن از دانشجویان پیرامون وقایع روز عاشورا مطالبی
ایراد و سپس ناصر مکارم
شیرازی سخنرانی خود را که
حملاتی نیز به دولت و
مصادر امور داشت ایراد و در
ساعت 45 /18 دقیقه مراسم
مزبور خاتمه یافت.
پس از
ختم جلسه مسجد هدایت
تعدادی در حدود 400 نفر از
دانشجویان اسلامی که از
مسجد هدایت خارج شده
بودند در حالی که شعار
(خمینی خمینی خدا نگهدار
تو ـ بمیرد بمیرد دشمن
خونخوار تو) ـ (خمینی
پیروز است) می دادند از
چهار راه لاله زار به طرف
لاله زار پائین و سمت به میدان سپه در حرکت هستند و هر لحظه بر تعداد آنها
افزوده می شود که تعداد به 2000 نفر می رسد.
1
13 /3 /42اداره سوم
توضیحات سند:
1ـ ماه محرم هر سال یادآور
قیام امام حسین بن علی
(علیه السلام) است.
امام حسین
همواره مشعل فروزانی برای
نهضت های اسلامی است و
جامعه تشیع در طی قرنها به یاد
امام حسین علیه السلام می گرید
و خون او را حیاتبخش نهال
آزادی و حق و عدالت می داند.
اعلامیه شهربانی کل کشور در
محرم 1383، عباراتی داشت که
نگرانی دولت را می رساند و از
مردم مسلمان سوگواری مشروع
می خواست یعنی سوگواری که
توأم با دعا به تاج و تخت شاه
باشد و زیانی به منافع
امپریالیسم آمریکا و انگلیس
نرساند.
اما رهبری بیدار نهضت
تمام قوا را مجهز کرد تا محرم
صورت واقعی خود را بازیابد و
به همین لحاظ در پیامی که امام
خمینی (ره) به وعاظ و
گویندگان دینی و هیأتهای
مذهبی داد، فرمودند: «...
دستگاه جبار در صدد گرفتن
التزام و تعهد از مبلغین و سران
هیأت عزادار است که از مظالم
دم نزنند و دستگاه جبار را به
خودسری واگذارند.
لازم است
تذکر دهم که این التزامات علاوه
برآن که ارزش قانونی نداشته و
مخالفت با آن هیچ اثری ندارد،
التزام گیرندگان، مجرم و قابل
تعقیب هستند...
عجب است
دستگاه بی پروا ادعا دارد که
قاطبه ملت با اوست و از
پشتیبانی اکثریت قاطع
برخوردار است، با این وصف در
تمام شهرستانها، قراء و قصبات
به دست و پا افتاده و با ارعاب و
تهدید ملت، خفقان ایجاد
می کند.
اگر این ادعا صحیح
است ملت را این چند روز به
حال خود واگذارند تا از
پشتیبانی مردم متمتع شده،
موافقت 6 میلیونی به همه ملل
جهان ظاهر، والا اشاعه اکاذیب
برای تشویش افکار عامه بر
خلاف مصالح اسلام و مملکت،
جرم و قابل تعقیب است.
...
حضرات مبلغین...
از توّهم چند
روز حبس و زجر نترسند (وَلا
تَهِنُوا وَلا تَخْزَنُوا وَ اَنْتُمُ الاَْعْلَون
اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنین).
آقایان بدانند که
خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر
بنی امیه نیست...
خطر اسرائیل و
عمال آن را به مردم تذکر دهید...
سکوت در این ایام تأیید دستگاه
جبار و کمک به دشمنان اسلام
است...
از سخط خدای تعالی به
هراسید اگر به واسطه سکوت
شماها به اسلام لطمه ای وارد
آید، نزد خدای تعالی و ملت
مسلمان مسئول هستید از اخافه و
ارعاب سازمانها و دستگاه
شهربانی هراسی به خود راه
ندهید...
.
»
مقدمات حاکی از تظاهرات
گسترده روز عاشورا بود.
خطبا و
وعاظ طی دهه محرم گفتنی ها را
بیان کرده بودند و روزنامه های
دولتی هم به همراه رادیو سعی
کرده بودند آرامش حفظ شود و
کمتر مردم به آگاهیهایی دست
یابند.
تمام تبلیغات در اطراف نتایج
رفراندوم و انقلاب سفید شاه دور
می زد و ثمرات آینده آن یکی بعد
از دیگری شمرده می شد و به
دهقان و کارگر و دیگر طبقات
نوید و بشارت زندگی مرفهی را
می داد و اگر اشاره ای به دین و
مذهب و روحانیت می شد
من باب توجه به مسأله ارتجاع و
خطر ارتجاع و موانعی بود که
مدعی بودند انقلاب سفید را
تهدید می کند.
روز عاشورا ده ها
هزار نفر توده های مردم که در
جریان دقیق مبارزه امام بودند با
در دست داشتن عکس آیت الله
العظمی خمینی با شعار «خمینی
خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو»
به خیابانهای تهران ریختند.
از
قبل، محل اجتماع، مدرسه حاج
ابوالفتح در نظر گرفته شده بود؛
اما این مدرسه از صبح زود در
محاصره پلیس قرار گرفت و
هنگامی که ازدحام جمعیت برای
مراسم عزاداری و فریاد
شعارهای ضد رژیم بالا گرفت
کنترل از دست پلیس خارج، و
مسجد و اطراف آن در اختیار
مردم قرار گرفت و با شعار به نفع
امام خمینی راهپیمایی آغاز شد.
تظاهرکنندگان پس از عبور از سه
راه امین حضور و سرچشمه به
میدان بهارستان رسیدند و عکس
امام را در این میدان نصب کردند
و سپس به خیابان فردوسی رفتند
و با نطق و خطابه، انقلاب سفید
شاه را محکوم ساختند و آن گاه به
سوی دانشگاه تهران رفتند و
فریاد خمینی بت شکن خدا
نگهدار تو اوج یافت.
در بازگشت وقتی جمعیت به
مقابل کاخ مرمر رسید بدون
تصمیم قبلی ناگاه جمعیت فریاد
برآورد «مرگ بر این دیکتاتور»
در واقع هدف از تظاهرات در
همین جمله خلاصه شده بود و
مردم سقوط شاه را طلب می کرد
راهپیمایی و تظاهرات آن روز در
ساعت 3 پس از بازگشت به بازار
پایان گرفت و تظاهرات فردای
آن روز از مسجد شاه اعلام شد.
شب یازدهم هم تظاهراتی از
جانب دانشجویان دانشگاه تهران
در حمایت از رهبری آیت الله
خمینی با شعار خمینی پیروز
است صورت گرفت این تظاهرات
از مسجد هدایت خیابان
اسلامبول تا میدان شاه ادامه
یافت و جمعیت تظاهرکننده به
مجلس عزاداری مدرسه حاج
ابوالفتح پیوست.
امام (ره) با ایراد سخنرانی
آتشین و کوبنده در عصر
عاشورای سال 42، در حقیقت
رسما و علنا روبه روی شاه قرار
گرفت و پاسخ نطق شاه را در 4
بهمن 1341، که در صحن مطهر
قم ایراد کرد، به صورت
دندان شکن و محکم داد.
این
سخنان بلافاصله توسط ساواک و
شهربانی به تهران گزارش شد.
به
دستور شاه ساواک مأموریت
یافت ایشان را توقیف کند.
ساعت 3 بامداد روز 15 خرداد
مأموران امنیتی به منزل امام
هجوم بردند و ایشان را دستگیر
کردند و فورا به تهران حرکت
دادند.
خبر دستگیری مرجع تقلید مردم،
به سرعت در قم و سپس در تهران
و سایر شهرها انتشار یافت.
مردم
قم به خیابانها ریختند و با تقبیح
عمل دولت در دستگیری امام به
راهپیمایی اعتراض آمیز
پرداختند.
پلیس برای تفرقه مردم ابتدا به
تیراندازی هوایی پرداخت، اما
مردم خشمگین به پلیس حمله
کردند و در همان دقایق نخست،
معاون شهربانی را به قتل
رساندند؛ یک کامیون ارتش را
آتش زدند.
تیراندازی به طرف
مردم شروع شد و عده ای از مردم
بی دفاع کشته شدند.
گلوله باران
مردم تا عصر ادامه داشت و
بالاخره با وارد شدن ارتش در
قضیه و مستقر کردن تانکها در
شهر و به پرواز در آوردن
هواپیماها و شکستن دیوار
صوتی توسط آنها برای ارعاب
مردم و تاریکی هوا به طور
موقت قضیه فیصله داده شد.
سیل خروشان کشاورزان غیور و
کفن پوش وارمین، دهقانان کَن، و
مردم جماران به سوی تهران
سرازیر شدند، و انبوه جمعیت
اعم از بازاریان، بارفروشان،
دانشگاهیان، و اقشار مختلف
مردم با غریو رعدآسای «یا مرگ
یا خمینی» و «مرگ بر شاه»
تهران را به لرزه در آورد.
شاه که
در برابر قیام قهرآلود ملت، تاج و
تخت خود و سلطه آمریکا را در
حال زوال و سقوط می دید، با
رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد؛
و توسط نیروهای جهنمی و
خون آشام خود، تظاهرکنندگان را
با وضع فجیعی که قلم از توصیف
آن عاجز است، قتل عام کرد؛ و
تهران را در 15 خرداد 1342 به
کشتارگاه مخوف و حمام خون
مبدل ساخت.
همزمان با قتل عام مردم مبارز در
تهران، کشتارهای فجیعی در قم،
شیراز، مشهد، تبریز و دیگر
شهرستانها توسط دژخیمان رژیم
به وقوع پیوست و علی رغم
سانسور شدید رژیم شاه، اخبار
مربوط به دستگیری رهبر نهضت
اسلامی ایران و قیام 15 خرداد و
کشتارهای قم، تهران، مشهد و
سایر شهرستانها در مدت کوتاهی
در سراسر کشور پخش شد و
موجی از خشم و نفرت علیه شاه
به راه افتاد.
اعتصاب سراسری تهران در 21
خرداد به مناسبت هفتم فاجعه
خونین 15 خرداد ضربه ای بود که
رژیم را درمانده تر کرد؛ مهاجرت
مراجع قم و مشهد و علمای
سرشناس شهرستانها به تهران
موجب شد که رژیم تن به سیاست
آرام سازی و تشنج زدایی بدهد و
با آزاد نمودن رهبر نهضت
اسلامی ایران خشم ها را
فرونشاند.
11 مرداد 1342، رسانه های
گروهی، آزادی امام را به اطلاع
مردم رسانیدند؛ اما این آزادیِ
نمایشی در مدت کوتاهی تبدیل
به حصر گردید؛ رژیم از ترس
سیل خروشان جمعیت که برای
دیدار امام می شتافتند، نخست
وی را از زندان پادگان
عشرت آباد به داودیه و از آنجا به
قیطریه انتقال داد؛ بدین ترتیب
امام در یک منزل شخصی که
افتخارا در اختیار ایشان گذاشته
شده بود، تحت نظر و مراقبت
شدید مأموران قرار گرفت.
گرچه
مردم با اطلاع از وضع امام
آرامش خاطری یافتند، اما اقامت
مراجع قم و مشهد و علمای
شهرستانها در تهران تا مدتی
ادامه یافت.
سرانجام، رژیم هرکدام از آنان را
به گونه ای مجبور به مراجعت
کرد.
علی رغم این شرایط،
فریبکاری رژیم نتوانست از
تداوم نهضت و ضربات ناشی از
آن جلوگیری کند.
(روزها و
رویدادها، مرکز فرهنگی و
تربیتی نور ولایت، صفحه 148
تا 155، چاپ دوم سال 1379)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 179
