استخراج از کنترل تلفنی کیهان مورخ 6/6/48 الی 8/6/48
متن سند:
فارسی ـ خانم ارجمند به اینجا به هگر تلفن نمود و با هگر صحبت کرد.
لیلی ـ من تلفن می کنم ولی کسی نیست.
هگر ـ ما خوابیده بودیم
لیلی ـ من دیشب آنجا بودم بالا...
قرار شد امروز ساعت 1700 آلفونس را به بالا
ببرم و شما هم می توانید بیائید و اگر چیزی بود ترجمه کنید.
هگر ـ من می ترسم خیلی
می ترسم
لیلی ـ فقط یک چیز دیگر.
.
گفتند آن مجسمه را بیاورد
تا یک ساعت دیگر...
هگر ـ یک ساعت می شود؟.
لیلی ـ بله
هگر با آلفونس صحبت کرد
و گفت می شود...
میدانید از
روشن می ترسم.
.
لیلی ـ یک اطاقی آنجا
هست که قبلا پرو کرده اند.
.
لیلی بله با یکی حرف زد و
پرسید شما ماشین دارید
چون من در کاخ می مانم ـ
قرار شد ساعت 1630 لیلی
به دنبال هگر بیاید و بروند هگر و لیلی درباره خواب به شوخی پرداختند.
.
لیلی
گفت مجسمه مرا هم بیاور نشان بدهید.
.
یادداشت قسمت شنود.
لحن مکالمه
لیلی و هگر صمیمی شده و جلب توجه می کند.
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - لیلی امیر ارجمند صفحه 41
