صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: فعالیت‌هاى انجمن ضد بهائى

تاریخ سند: 19 اسفند 1353


موضوع: فعالیت‌هاى انجمن ضد بهائى


متن سند:

شماره: 14065/ه‍ 2 تاریخ: 19 /12 /1353
موضوع: فعالیت‌هاى انجمن ضد بهائى

روز 13 /12 /53 از طرف اداره کل آموزش و پرورش استان اوراقى براى شرکت‌کنندگان در حزب رستاخیز ملى1 ایران به مدارس از جمله در مدرسه راهنمائى سدید ارسال شده بود در این مدرسه فقط آقاى عباس زائرى از امضاء اوراق خوددارى کرده است از طرفى ظرف دو روز اخیر چند نفر معمم و معلم که طرفدار گروه مخالفین هستند به قول خودشان براى کسب تکلیف شرعى و یافتن راه فرار از امضاء اوراق مزبور بدون اینکه برخوردى پیش آید و گرفتار شوند نزد آقاى حقانى آمدند و ایشان به اتفاق زائرى صلاح در این دیده بودند که بطور کاملاً محرمانه به شهرستان‌هاى سیرجان و کرمان مسافرت کنند تا هم کسب اطلاع از شهرستان‌هاى مذکور و اخبار قم اصفهان و تهران بنمایند و هم اینکه بدانند آیا آن دسته‌اى که از همکارى ابا دارند قابل توجه مى‌باشند یا خیر در صورت اول آنها نیز از همکارى که اصولاً آنرا تبعیت ناحق و یزیدى مى‌دانند استنکاف ورزند. حدود ساعت 2400 روز 13 /12 /53 آقایان زائرى. حقانى. متین و شکوریان (شکوریان دیپلمه است که سربازى نرفته و مشغول فراگیرى دروس عربى طلابى نزد حقانى است و نسبت به وى امیدوارند که از وجودش بتوانند استفاده کنند) در حالى که احتیاطات لازم به عمل آورده‌اند از جاده کمربندى بندرعباس به صوب سیرجان حرکت و ساعت 0500 روز 14 /12 /53 به سیرجان مى‌رسند و مستقیما به منزل مهدى نصیرى2 لارى دبیر دبیرستانها سیرجان مى‌روند ولى مشارالیه براى استفاده از تعطیلات آخر هفته و شاید گریز از شرکت در دمونستراسیون3 به دهات اطراف رفته بود لذا با توقف سه ساعت در منزل آقاى نعمت‌الهى کارمند آموزش و پرورش سیرجان به منزل آقاى غیورى4 معمم تبعید شده سیرجان مى‌روند پس از مقدمه‌اى حقانى گزارش کار بندرعباس را به شرح زیر مطرح مى‌نماید چون در بندرعباس لازم بود زیربنا و مرکز فعالیتى ترتیب داده شود و در این شهر آمادگى کافى وجود دارد از طریق تدریس عربى و تفسیر قرآن. عده‌اى از جوانان که دیپلمه هستند و آماده سربازى مى‌باشند جمع‌آورى شدند و تعدادى جوان در هدف دیگر در گروه مختلف جمع آور شده و تحت تعلیم هستند براى جذب طلبه بیشتر از دهات اطراف بندرعباس چند نفر جوان معمم از قم آمدند و در راه رضاى خدا قرار شد به دهات بروند و رفتند و در برخى جاها هنوز مشغولند چند نفر طلبه از جمله آقاى متین از قم به بندر عباس خواسته شد و قرار شد که در اینجا بمانند و با سایر جوانان درس فراگیرند و خودم هم تا آخر صفر خواهم ماند و سپس فرد دیگرى که مدرس و بدرد بخورد جایگزین خودم مى‌کنم که دو ماه به دو ماه ها سرکشى بیاید و برود همچنین مقدمه ساختن کتابخانه‌اى در خیابان مرادى از ساختمان مسجد مرادى فراهم و قرار شده که روى کتابخانه چند حجره ساخته شود که محل دروس عربى و در وقایع پایگاه ثابتى باشد و به همین منظور مبلغى در حدود 000 /300 ریال جمع آورى شده است و خطاب به غیورى اظهار مى‌دارد حالا از شما این موارد را مى‌خواهم.
1ـ در یکى دور روز اخیر چند نفرى مراجعه و از من مى‌خواهند که تکلیف چیست اگر امضاء نکنم که با این تعداد ممکن است وضع ما ناجور شود و اگر امضاء و اعلام آمادگى کنیم که رسما تبعیت کرده‌ایم و باید بعدا هر کارى را بخواهند انجام دهیم.
غیورى پاسخ مى‌دهد من هم واقعا نمى‌دانم چه باید بکنیم ولى هرچه مى‌توانید فرار کنید و به بهانه بیمارى و یا مسافرت و غیره از همکارى دورى نمائید.
2ـ از پولى که در اختیار ایشان مى‌گذارند به مدرسى بندرعباس و در مواقع اعزام مدرس بطور مستمر مبلغى پرداخت شود که مورد قبول واقع گردیده است.
3ـ فرد یا افرادى را بطور محرمانه به قم اصفهان و تهران بفرستند که از رویه آنان با خبر شوند و به بندرعباس نیز اطلاع دهند. آقاى غیورى قسمتى از کارهایش را شامل جمع‌آورى طلبه. درخواست معمم تدریس خودش رفتار با مأمورین و خام کردن مأمور اطلاعات سیرجان مسافرت به بندر عباس براى دیدن تفسیر مسائل سیاسى روز. اطلاع از رادیو لندن که گفته بود قرار بود در ایران کودتائى انجام شود. ترور رئیس پلیس و انتظامات دانشگاه تهران. ثمرات رستاخیز ملى خیمه شب‌بازى با عراق بحث کرده و قرار شده از خمینى راجع به پیوستن به حزب رستاخیز ملى استفسار شود.5 سپس از منزل غیورى به منزل آقاى علمى پیشنماز مسجد صاحب‌الزمان که مورد توجه است مى‌روند به هر حال به سوى بندرعباس حرکت و عصر روز 14 /12 /53 به بندرعباس مى‌رسند.
نظریه شنبه: 1ـ غیورى در تهران پیشنماز مسجد در پل سیمان شهررى بوده و هنوز هم وسیله افرادى مثل حقانى و امثالهم پول سهم امام و سایر درآمدها دریافت مى‌کند و برخى کارها را از همین جا راهنمائى مى‌نماید مثلاً آخوند معرفى مى‌نماید و درس عربى به شاگردان دخترى که در سیرجان دست و پا کرده مى‌نماید و با خمینى نیز در ارتباط مى‌باشد.
2ـ بطور کلى آقاى حقانى معتقد است چنانچه بخواهند کارى بشود باید شخص شاه را یا بتوانند متقاعد کنند و یا از ریشه بزنند و نابودش کنند البته منظور ایشان افراد فعالى که در مرکز و سایر شهرستانها هستند مى‌باشد.
نظریه یکشنبه: مفاد خبر صحت دارد. ضمنا هرگونه اقدام مستقیم موجب سوخته شدن منبع خواهد شد. نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است. افراد مورد بحث در گزارش عموما متعصب مذهبى بخصوص شیخ غلامحسین حقانى و زائرى افراد افراطى و مخالف با اقدامات دولت هستند و فعالیت آنها در بندرعباس تحت مراقبت قرار دارد. نظریه جمعه. نظریات فوق مورد تائید است.
رونوشت برابر اصل است در کلاسه مى‌باشد.

توضیحات سند:

_
1. حزب رستاخیز: شاه در سال 1353 ﻫ ش حزب «رستاخیز» را به عنوان تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد و عضویت در آن را اجباری و دستور داد کسانی که با آن مخالف هستند ایران را ترک کنند! این حزب بر 3 اصل استوار بود: وفاداری به قانون اساسی‌، وفاداری به نظام شاهنشاهی و وفاداری به انقلاب شاه و ملت‌. هویدا، نخست‌وزیر وقت‌، به دبیر کلی حزب رستاخیز انتخاب شد و «رستاخیز» تبدیل به کانونی شد برای تجمع کسانی که به دنبال نفوذ و قدرت بودند. امام به محض تأسیس حزب رستاخیز، آن را مخالف شرع شمرده فتوا به حرمت عضویت در آن دادند. در اولین سالگرد تشکیل حزب‌، رژیم اعلام کرد که 23 ملیون نفر عضو آن هستند! (جمعیت ایران در آن زمان 33 میلیون نفر بود) شاه هیچگاه اجازه نمی‌داد در حزب‌، اعضا پیرامون نفت‌، بررسی اصلاحی یا انتقادی انقلاب سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و سیاست خارجی جلسات و مذاکراتی داشته باشند. شش ماه پس از تشکیل حزب مقامات آمریکا در ایران به واشنگتن گزارش کردند که این حزب عملاً نقشی در سیاست ایران ندارد. هنگام انحلال این حزب حتی یک نفر هم مخالفت نشان نداد. در درون حزب دو جناح محافظه‌کار به رهبری هوشنگ انصاری و جناح ترقیخواه به رهبری جمشید آموزگار فعالیت می‌کردند.
ر.ک: کوثر، ج 1، ص 384؛ کوثر، ج 2، ص 101.
2. اصل: انصارى
3. دمونستراسیون به معنای حرکت دسته‌ها و احزاب سیاسی در خیابان‌ها یا اجتماع آنها در محلی برای اظهار عقیده درباره امری: تظاهرات. فرهنگ لغت عمید، ویرایش فرهاد قربان‌زاده، ناشر: آشجع، 1389
4. آیت‌الله‌ سیدعلى غیورى در 1309ﻫ ش متولد شد. تحصیلات حوزوى را تا مرحله خارج فقه و اصول ادامه داد. وى که از جمله شاگردان حضرت امام(ره) بود. در سال 1352 به مدت 3 سال به سیرجان تبعید گردید. سمت‌هاى وى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى عبارتند از نماینده ولى فقیه در شهررى و هلال احمر، نماینده ولى فقیه در اتاق بازرگانى، عضو شوراى مرکزى جامعه روحانیت مبارزه تهران، نماینده تهران در چهارمین دوره مجلس شوراى اسلامى.
5. امام طى پاسخ به استفتاى مردم در مورد حزب رستاخیز در 28 صفر 1395 چنین اعلام کردند: « نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت، حرام و کمک به ظلم و استیصال مسلمین است و مخالفت با آن، از روشن‌ترین موارد نهى از منکر است و چون این نغمه تازه که به دستور کارشناسان یغماگر براى اغفال ملت از مسائل اساسى، از حلقوم شاه برخاسته تا کشور را بیش از پیش خفقان‌زده کند و راه را براى مسائلى که در نظر دارند، باز نمایند و قوه مقاومت را به کلى از ملت سلب نموده و نفس‌ها را در سینه‌ها حبس سازند ... علماى اعلام و سایر طبقات بدانند که تشکیل این حزب، مقدمه بدبختى‌هاى بسیارى است که اثراتش به تدریج ظاهر مى‌شود. بر مراجع اسلام است که ورود در این حزب را تحریم کنند و نگذارند حقوق ملت ایران پایمال شود.»

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 1 صفحه 174


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.