صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازتابی از وقایع خونین روز دوشنبه 29/8 شهر مقدس مشهد در حرم مطهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا

تاریخ سند: 30 آبان 1357


بازتابی از وقایع خونین روز دوشنبه 29/8 شهر مقدس مشهد در حرم مطهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا


متن سند:

خبرنامه
فوق‌العاده شماره
بازتابی از وقایع خونین روز دوشنبه 29 /8 شهر مقدس مشهد در حرم مطهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا

به دنبال وقایع خونین روزهای گذشته که در آن عده‌ای از برادران مجاهد ما در خون خود غلطیدند و نقطه عطفی در سرآغاز جنبش بپاخاسته این شهر شهادت به جای نهادند و به دنبال شهادت همرزمانی چون غلامرضا قدسی و محمدنبی مبارز و ... روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه با اعلان عزای عمومی، کلیه دکاکین به صورت تعطیل درآمدند و شهر یکپارچه در غمی جانگداز فرو رفت. از هر گوشه شهر غریو شیون و یا غرش خروشی به گوش می‌رسید. دیوارهای شهر با خون برادرانمان آذین بسته شده بود و لحظه به لحظه بر تپش نبض شهر افزوده می‌گردید و می‌رفت تا عصیان شامگاهان روز دوشنبه را بیافریند؛ غروبی که در آن تاریخ سال‌های اخیر ایران دوباره تکرار می‌گردد به دست جلادان سیه‌روی و خون‌آشام از آستین بیشرم‌ترین مرد تاریخ معاصر ایران یعنی محمدرضا پهلوی جنایتکار مزدور و سرسپرده آمریکا برای بار دیگر بیرون می‌آید تا قربانی تازه‌ای بیافریند. ساعت 5 /3 بعدازظهر دوشنبه است، همزمان دو حادثه در دو نقطه مختلف شهر آغاز می‌گردد.
حادثه شماره یک: گروهی از مزدوران خودفروخته ارتشی که پس از دریافت اضافه دستمزد، در لباس‌های شخصی درآمده و مجهز به چوب و چماق با دادن شعارهای جاوید شاه از فلکه تقی‌آباد در مسیر خیابان‌های بهار و فلکه برق به سوی حرم حرکت می‌کنند. در کلیه مسیر حرکت عده‌ای دیگر از جانیان حامی نظام پوسیده پهلوی در لباس‌های ارتشی داخل کامیون‌های سرباز آنان را همراهی می‌کنند.
حادثه شماره دو: ساعت 5 /3 بعدازظهر بنا به اطلاع قبلی عده کثیری از برادران مسلمان در مدرسه عباسقلی‌خان اجتماع کرده تا یاد و خاطره شهداء واقعه روز جمعه 26 /8 /57 شهر مشهد را گرامی داشته و تنفر خود را از حکومت دست‌‌نشانده شاه ابراز کنند. اجتماع پس از شنیدن سخنرانی واعظ متعهد و مجاهد حجت‌الاسلام آقای علی تهرانی، طی تظاهرات آرام به سوی صحن کهنه روان گردیده و در داخل صحن مطهر چندی از برادران مجاهد جنایات سال‌های اخیر رژیم سفاک پهلوی را برای دیگران بازگو می‌نمایند و مسئولیت‌های خطیر آنان را در رابطه با شرایط حساس جاری مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند که به ناگاه با صحنه‌ای از پیش ساخته مزدوران شاه مواجه می‌گردند که در آن میان، یک فرد خائن ساواکی توسط مردم شناسائی و پس از بررسی کامل و تفتیش بدنی به شدت تنبیه می‌گردد. در این میان، ناگهان صدای بگیر بگیر دیگری بلند می‌شود و همه به سوی آن جهت متوجه گردیده و مشاهده می‌کنند که عده‌ای دو نفر دیگر از مزدوران خودفروش ساواکی را تعقیب می‌کنند که نیز مردم به تعقیب آنان می‌پردازند. این دو خائن که از قبل طراحی شده بودند به طرف درب خروجی بست بالا فرار کرده و به دنبال آنان مردم نیز از درب خارج می‌شوند که ناگهان با عده انبوهی افراد چماق به دست که در حادثه شماره یک آمد، مواجه گردیده و مورد هجوم ضرب‌الاجل این حیوان‌های وحشی قرار می‌گیرند که در همان جلسه اول حدود سی نفر دست و سر و پا شکسته راهی بیمارستان‌ها می‌گردند. بنا به گزارش ناظران این حادثه، این جلادان سفاک اعمالی را که حتی قوم مغول از آن شرم داشته مرتکب می‌شوند و برادران زوارمان را که بی‌خبر از این جریان مشغول انجام فریضه دینی خود بوده‌اند، مورد هجوم وحشیانه قرار داده و حتی یکی از زائران تبریزی را که در داخل صحن مطهر به دست این جلادان گرفتار شده بود و بنا به اصرار مأموران مبنی بر توهین به مقام بزرگ مرجع عالیقدر اسلام امام خمینی خودداری می‌ورزید مورد اهانت شدید خود قرار داده و جسد نیمه جانش را به بیرون از صحن انتقال می‌دهند که توسط عده‌ای از برادران مجاهدمان به مکان امنی منتقل گردیده و مورد مداوا قرار می‌گیرد. مأمورین خدانشناس و دست‌پرورده به این هم اکتفا نکرده با پشتیبانی عده‌ای از افسران خودفروش به داخل صحن و حرم هجوم برده و با پرتاب گاز‌های خفه‌کن در داخل ضریح حرم مطهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا باعث خفه شدن دو پسر بچه معصوم و بیگناه می‌گردند. این جانیان و کاسه‌لیسان شاه خائن، بدین هم اکتفا نکرده و رگبار گلوله‌های مرگبارشان برای بار دیگر خاطره قتل‌عام مسجد گوهرشاد را در دلها زنده می‌کند.1 در این حادثه وحشتناک که حریم مقدس امام علیه‌السلام نیز مورد اهانت قرار گرفته و از هرگونه توهینی نسبت به این مکان مقدس فروگذاری نگردیده و عده‌ای نیز کشته و زخمی می‌گردند (دیوارهای صحن مطهر گواه بر این حادثه خونین می‌باشد) همانطور که گفته شد دو نفر در داخل ضریح بر اثر خفگی شهید و سه نفر دیگر بر اثر تیراندازی در داخل صحن کهنه به مقام شهادت نائل و دو نفر دیگر که یکی از ناحیه صورت و دیگری از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند به بیمارستان‌ها منتقل و سربازان بیشرم با اسلحه و کفش به داخل ضریح هجوم برده و مردم را متفرق می‌نمایند.
ساعت 8 بعدازظهر واقعه اسفناک روز دوشنبه 29 /8 /57 که سراپای تاریخ معاصر ایران را به لرزه درآورده به پایان می‌رسد و مردم با یاد فقدان برادرانی که خونشان نهال انقلاب فردای ما را بارورتر2 خواهد کرد به سوی خانه‌هایشان روان گردیده تا فرداهای خونین‌تری را که در آن دشمنان خدا و مستضعفین در خون خود خواهند غلطید بیافرینند.
به امید روزی که بازوان به هم حلقه گردیده برادران مجاهدمان سینه‌های پوسیده دشمنان را درهم کوبیده و شهر عشق و شهادت را به پاس بزرگداشت پیشتازان دلیرمان که در این صحنه‌های کارزار و نبرد حق و باطل به دست دژخیمان پلید شاه در خون خود غلطیدند جشن گرفته و یادشان را گرامی داریم.
تزکیه . تشکل . جنگ مسلحانه
پیش به سوی هر چه بیشتر وحدت اسلامی در لوای یک سازمان مسلحانه اسلامی
هرچه پرخروش‌تر باد مبارزات خلق مسلمان ایران به رهبری امام خمینی
تکثیر از والنازعات 30 /8 /1357

توضیحات سند:

1. پس از فرمان رضاخان به اتحاد شکل و کشف حجاب، علمای خراسان قیام نمودند. رضاخان برای سرکوبی آنان امر کرد که مأموران به مسجد گوهرشاد و صحن حمله کنند. در این واقعه جمع کثیری از مردم بیگناه را قتل عام کردند و حدود یکصد نفر از روحانیون و افراد متنفذ را دستگیر و عده‌ای از علمای بزرگ، نظیر آیت‌الله سید حسین قمی را به عراق تبعید و مرحوم آیت‌الله سیدیونس اردبیلی و مرحوم آیت‌الله میرزا محمد آقازاده، را به تهران آورده محاکمه نمودند. (نهضت روحانیون ایران، ج2، ص 165)
2. اصل: باربرتر.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 17 صفحه 351


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.