تاریخ سند: 15 تیر 1349
جناب آقای امیراسداله علم وزارت دربار شاهنشاهی تهران
متن سند:
شماره: 148
محرمانه
اعلیحضرت ملک حسن دوم و والاحضرت مولای عبداله با تاریخ سی ام
سپتامبر برای مسافرت سرکار علیه بانو فریده دیبا مادر گرامی علیاحضرت
شهبانوی ایران موافقت دارند.
چنین پیش بینی می شود که
با مذاکراتی که در حال انجام
است مسافرت کاملاً جنبه
فامیلی برای تحکیم روابط
خانوادگی را داشته باشد و
در بعضی از شهرها محل
اقامت سرکار علیه بانو
فریده دیبا در کاخ
والاحضرتها تعیین شود و
همه اوقات فامیل سلطنتی
همراه باشند.
والاحضرت مولای عبداله
ضمن تبلیغ سلام به
جنابعالی پیشنهاد می نمایند
که اگر امکان داشته باشد
بانوان استانداران فارس و
اصفهان که هنگام مسافرت والاحضرت لامیا در ایران کمال لطف و همراهی را
کرده اند و همچنین بانو دیبا که در رکاب اعلیحضرتین در سال گذشته در
سن موریتس1 تشریف داشته اند جزو همراهان به مغرب مسافرت نمایند.
البته مخصوصا قید کردند که این پیشنهادی بیش نیست و بستگی به تصمیم
سرکار علیه بانو فریده خانم دیبا را دارد.
چون مسافرت جنبه فامیلی دارد نکته ای که ممکن است در انتخاب چند نفر
همراهان سرکار علیه بانو فریده خانم دیبا مؤثر واقع گردد به استحضار عالی
می رساند و آن این است که قاعدتا پذیرایی در منازل سلطنتی به عمل خواهد آمد
و ضمنا مادر اعلیحضرت ملک حسن دوم که بسیار مقید به اداب و رسوم مذهبی
و قدیمی هستند تا به حال هیچ با مردی ملاقات نکرده و فقط به حضور
علیاحضرت شهبانوی ایران و ملکه فابیولا2 معرفی شده اند و با والاحضرت
شاهدخت شمس3 و شهناز4 و منیژه پهلوی نیز ملاقات کرده اند.
والاحضرت مولای عبداله به اینجانب اطلاع دادند که هنگام مسافرت سرکار
علیه فریده دیبا در رباط تشریف خواهند داشت.
علیهذا متمنی است برای
تهیه کردن برنامه مسافرت
به صورت مطلوب در موقع
مقتضی مدت اقامت و نام
همراهان و نظرات سرکار
علیه بانو فریده خانم دیبا را
در خصوص مسافرتهای
داخلی و هر مطلب دیگری
که به نظر می رسد به
اینجانب ابلاغ فرمایید
موجب نهایت امتنان خواهد
بود.
سفیر شاهنشاه آریامهر
با عرض ارادت احمدعلی
بهرامی
توضیحات سند:
1ـ سن موریتس (یکی از
استراحتگاههای شاه)
شاه معمولاً برای استراحت و
تفریح به مدت دو ماه در فصول
برخی به ویلای سوورتا در سن
موریتس می رفت.
روزنامه
کیهان 5 شنبه 17 بهمن 1353 به
شماره 9481 صفحه 25 درباره
یکی از این سفرها می نویسد:
«شاهنشاه شهبانو و سایر
والاحضرتها تعطیلات زمستانی
را در سن موریتس آغاز کردند
والاحضرتها در این هفته با پایان
یافتن تعطیلات میان سال، به
تهران بازگشت نمودند و
درس های خود را آغاز کردند».
2ـ ملکه فابیولا زن پادشاه
اسپانیا و دوست فرح پهلوی بود.
3ـ شمس پهلوی اولین فرزند
رضاخان از همسر دومش
تاج الملوک در سال 1296 در
تهران متولد شد.
وی از
عزیزترین فرزندان رضاخان به
شمار می رفت و حتی خود
رضاخان که ظاهرا به لحاظ
ابراز عواطف بسیار خوددار بود
علاقه خاصی به وی داشت.
زندگی نامبرده دو مرحله دارد
مرحله اول در زمان حیات پدر و
سیطره دیکتاتور مآبانه رضاخان
و مرحله دوم دوران محمدرضا
و مرحله آزادی عمل می باشد.
از مرحله اول زندگی شمس که
عمدتا دوره نوجوانی اوست
اطلاع زیادی در دسترس نیست
مهمترین فعالیت اجتماعی شمس
در این مرحله را باید حضور وی
در مراسم کشف حجاب و پیش
از آن در کانون بانوان ایران
دانست.
شمس با اجبار پدر با
فریدون جم ازدواج کرد ولی
سرانجام خوشی نداشت و پس
از مرگ رضاخان به طلاق و
ازدواج مجدد شمس انجامید.
شمس از اواخر سال 1322
زندگی مستقلی را برای خود
آغاز می کند و رو به ابتذال و
زندگی غیراخلاقی می آورد و
اوج این زندگی مبتذل آشنایی و
رابطه نامشروع با عزت اللّه
مین باشیان (مهرداد پهلبد) است
و با آشکار شدن این ارتباطات
شمس از فریدون جم در مهر
سال 1323 طلاق گرفت و در
سال 1324 با عزت اللّه
مین باشیان که با اصرار شمس به
مهرداد پهلبد تغییر نام داد
ازدواج کرد.
شمس گرایش به
آئین مسیحیت داشت که این
گرایش نهایتا به مسیحی
شدن وی انجامید و به واتیکان
سفر نمود و با پاپ ملاقات کرد و
یک مدرسه مذهبی ـ مسیحی در
ملک اختصاصی اش در کرج
ساخت و کلیسایی کوچک در کاخ
شخصی اش مهرشهر ایجاد کرد و
علاوه بر شمس، همسر و
فرزندانش نیز طبق رویه او به
این آئین گرویدند.
شمس پهلوی
دنبال زندگی آرام بود ولی برای
کسب وجهه اجتماعی ریاست
جمعیت شیروخورشید سرخ را
برعهده داشت و با به قدرت
رسیدن دکتر مصدق و اختلاف
وی با اعضای خاندان پهلوی،
اعضای این خاندان به خارج
رفتند که از جمله آن مسافرت
شمس و همسرش به آمریکا
می باشد که پس از کودتای 28
مرداد 1332 به ایران مراجعت
نمودند.
در زمینه اقتصادی شمس با
داشتن املاک وسیع در غرب
تهران و مهرشهر کرج بالقوه
صاحب ثروتی عظیم در کشور
بود.
نامبرده پول فروش این
زمینها را به حبیب ثابت پاسال
سرمایه دار داد تا تجارت نماید
واز سود بدست آمده مشترکا
استفاده نمایند و به غیر از این از
اموال بیت المال بدون محدودیت
در شیروخورشید استفاده می کرد.
چون خودش ریاست آن را
برعهده داشت و از جمله
سرمایه گذاریهای اقتصادی
فراوان شمس می توان به موارد
زیر اشاره کرد: تصفیه شکر
اهواز، لبنیات پاک، قند دزفول،
باغداری گل چشمه، سازمان
زراعی مهرشهر، سردخانه های
متعدد با ظرفیت های مختلف در
مهرشهر و گرگان، شرکت مهر
ساختمان، شرکت آلوم پارس،
شرکت دامداری ایران و
اسکاتیش، شرکت آبمیوه و مربا،
شرکت دامپروری و علاوه بر این
بخشی از ثروت وی صرف
تأسیس اماکنی از قبیل رستوران،
پمپ بنزین و سوپرمارکت
می شد.
شمس علاوه بر داشتن
ویلاها و کاخ های متعدد در ایران
چندین ویلای بزرگ نیز در
خارج از کشور داشت که می توان
به ویلای واشنگتن، ویلای
پاریس و ویلای کالیفرنیا اشاره
کرد.
طبق اسنادی که بعد از انقلاب
منتشر شد گوشه ای از هزینه های
او بدین شرح می باشد : 1ـ هزینه
شمس پهلوی در سال 1349
پانزده میلیون تومان، در سال
1350 بالغ بر 20 میلیون تومان و
در سال 1351 معادل 25 میلیون
تومان و مخارج کاخهای شمس :
قصر مروارید 40 میلیون تومان
و کاخ نوبهار 225 میلیون و
هزینه خرید جواهرات در سال
1351، 25 میلیون تومان بود.
با
آغاز طوفان انقلاب اسلامی
بسیاری از پروژه های اقتصادی
شمس که اکثرا نیمه کاره باقی
مانده بود متوقف شد و به همراه
خانواده اش در 19 شهریور
1357 یعنی درست دو روز بعد
از جمعه خونین تهران، صلاح
خود را در این می بیند که کشور
را به سوی خارج ترک کند.
سرانجام شمس در سال 1374 در
78 سالگی درگذشت و طبق آئین
مسیحیت به خاک سپرده شد.
4ـ شهناز پهلوی از فوزیه همسر
اول محمدرضا پهلوی، متولد 5
آبان ماه 1319 می باشد شغل او
در زمان شاه بازرس عمران
گیلان و مازندران و رئیس هیأت
امنای دانشگاه فردوسی مشهد
بود.
شاه پس از متارکه با فوزیه، به
دلیل علاقه به دخترش وساطت او
را برای پیداکردن زن آینده اش
که با شهناز رابطه خوبی داشته
باشد پذیرفت.
از طرفی درون
دربار پهلوی رقابتی برای
پیداکردن زن آینده شاه در جریان
بود که در صورت موفقیت فرد
موردنظر دوستی ملکه آینده را به
نام خودش ثبت می کرده و از این
راه می توانست بهره لازم را ببرد
بهمین منظور، اشرف، ملکه مادر،
شمس پهلوی، شهناز و اردشیر
زاهدی از جمله این افراد بودند
که نهایتا فرح به تور اردشیر افتاد
و او فرح را به شهناز و
محمدرضا معرفی کرد.
و
بدینوسیله فرح به دربار راه
می یابد.
علم در خاطرات خود به اختلافات
شهناز با شاه پس از طلاق گرفتن
از اردشیر زاهدی و عشق و
ازدواج او با خسرو جهانبانی،
پسر سپهبد جهانبانی، اشاره
می کند.
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فریده دیبا صفحه 46

