صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش درباره جلسه علنی دادگاه شعبه اول دیوان کیفر (سپهبد کیا)

تاریخ سند: 12 خرداد 1341


گزارش درباره جلسه علنی دادگاه شعبه اول دیوان کیفر (سپهبد کیا)


متن سند:

تاریخ‌: 12 /3 /1341
گزارش درباره جلسه علنی دادگاه شعبه اول دیوان کیفر (سپهبد کیا)

محترماً معروض می‌دارد.
در ساعت 30 /9 دقیقه صبح روز شنبه 12 /3 /41 در دادگاه علنی شعبه اول دادگاه دیوان کیفر حاضر و مشاهدات به قرار زیر است.
در ساعت 30 /9 دقیقه با ورود رئیس دادگاه، جلسه رسمیت یافت و رئیس دادگاه خطاب به آقای زاهد، وکیل مدافع تیمسار سپهبد کیا او را دعوت به دفاع از موکل خود نمود. ایشان در ابتدا مقدماتی گفتند و چند آیه از قرآن قرائت نمودند و سپس اضافه کردند دوست گرامی نماینده دادستان در مقدمه بیانات خود بحثی درباره تشکیلات دادسرا کردند. گرچه ایشان مطلع هستند و لازم نیست من شرح دهم که وکیل عدلیه یعنی چه. ایشان در دانشکده با من دوست صدیق بودند و ما همیشه در همه جا با هم درس می‌خواندیم، ولی به محض اینکه ما قدم در دادگستری نهادیم دیگر با من به چشم یک دوست نگاه نمی‌کند. من سعی کردم به افراد حمله نکنم، من مجبورم از آقای وثیقی و وکیل ایشان مطالبی بیان کنم. ایشان، یعنی آقای وثیقی، دائم در دوایر دولتی سر می‌کشند. اگر تیمسار سپهبد کیا گفت برای من پرونده می‌سازند، مقصود این نبود که قضات برای من پرونده درست کرده‌اند. من باید به آقایان قضات بگویم این وثیقی است که پرونده‌‌سازی می‌کند. آقایان این شخص که حسین‌آباد را خریده، تا به حال چه مالیاتی به دولت داده است. اضافه کردند مرگ عبدالله معنوی، باعث رهایی محمدعلی وثیقی از پشت میز محاکمه گردید. تیمسار سپهبد کیا در سالهای بعد [از] جنگ بین‌الملل، دارای ثروت هم از طرف پدر بود و هم خود مردی دوراندیش. در زمانی که در ارتش بود، همه دیدند که وظایف خود را به خوبی انجام دادند. در زمان حکومت رزم‌آرا به سمت مرزبانی ایران رسید، آنچه از دستش آمد برای ایران کرد و در تاریخی که بازنشسته شد، به فکر تجارت افتاد و موقعی که مسائل اصلاحات ارضی در این مملکت زمزمه می‌شد، ایشان نقشه‌ای طرح کرد؛ متأسفانه این نقشه چند روز پیش با مخالفت دادستان مواجه شد. آیا فکر کرده‌اید موکل من زمین شوره‌زاری را از مالکین آن خریداری کرده و به صورت زمین حاصلخیزی درآورده است. اگر مسافرت هوایی کرده باشید، می‌بینید فرسنگها باید چشم‌ انداخت تا زمین حاصلخیزی را دید. ضمناً تیمسار عضو هیئت مدیره شرکت کالای ایران، که سرمایه آن قسمتی دولتی بود. اضافه شد من در هر بایگانی ثبت که رفتم، وقتی اسم وثیقی را می‌شنیدند از من پنهان می‌کردند. آقایان من دفتر ثبتی را به شما نشان خواهم داد که در خیابان سعدی تشکیل شده و عده‌ای از کارمندان فاسد ثبت در آن مشغول هستند. نعمت الهی منشی ثبت و من گفتم کارمندان ثبتی که خلاف واقع گزارش داده‌اند اعلام جرم کردم، ولی گفتند در صلاحیت ما نیست. شرکت فلاح که وکیلی مانند وثیقی داشت، چه مقصودی داشت که شکایت نکرد. درباره اینکه تیمسار کیا در زمین‌های حسین‌آباد چاه حفر کرده، در تاریخ 10 /12 /37 وثیقی حسین‌آباد را از مالکین ... [ناخوانا] شرکت فلاح خریداری کرد.
تا ساعت 45 /11 دقیقه صحبت کرد. بعد از نیم ساعت تنفس اعلام شد. سپس توضیحاتی درباره پرونده جنت‌آباد که در دادگاه مطرح است داده شد و آقای اشتری را مرد دروغگو معرفی کرد. سپس مطالبی راجع به جاده شوسه و جاده فرعی حسین‌آباد گفتند. آقای زاهد از یکی از دوستان خود که در دادگستری کار می‌کند و این شخص وکالت یکی از افرادی که او را به جرم اینکه سیاست مبارزه با فساد به زندان برده‌اند، وکالت داشته گفتند‌: من به این دوستم گفتم وکالت او را رد نکن. آزادی برای همیشه باقی است. رئیس دادگاه زنگ زد و گفت آقای زاهد در هیچ کجای دادگستری فشار نیست. در ساعت تنفس، آقای زاهد از آقای وثیقی معذرت‌خواهی کرد و به او گفت ببخشید که درباره شما باید این طور صحبت کنم. در ساعت تنفس، عده‌ای دور هم جمع شده بودند و بحث می‌کردند که این دادگاه خیمه شب‌بازی است. تیمسار کیا این زمینها را با زور سرنیزه تصاحب کرده. ضمناً در ساعت 30 /8 دقیقه، موقعی که برای گرفتن کارت ورودی در یکی از کریدورها جمعیت صف کشیده بودند، شخصی اعلامیه زیادی در دست داشت و بین مردم پخش می‌کرد و می‌گفت من برای خاطر شما سه بار به زندان قزل‌قلعه رفته‌ام. اعلامیه مربوط به حزب نیروی ملت است که ضمیمه گزارش می‌گردد. در ساعت نیم بعدازظهر جلسه خاتمه یافت.
صابر . اکبری

منبع:

کتاب سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 439


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.