بازجویی از محمد حسین انزابی
تاریخ سند: 21 شهریور 1344
بازجویی از محمد حسین انزابی
متن سند:
تاریخ: 21 /6 /1344بازجویی از محمد حسین انزابی
س- با اطلاع از مشخصات کامل جناب عالی، بیان نمایید آیا پس از تعهد مبنی بر این که بالای منبر نروید، آیا تاکنون بالای منبر رفته اید و برای مردم وعظ نموده اید یا خیر؟
ج- بنده به تیمسار ریاست ساواک آذربایجان شرقی، قول دادم که در مجالس عمومی، بالای منبر نروم و از آن تاریخ، تاکنون که مدت آن یک سال است، به وعده خود وفا نمودم و در مجالس عمومی، بالای منبر نرفتم. ولی بنده در مجالس خصوصی که بعضاٌ در خانه ها تشکیل می شود و چند نفر دور هم جمع می شوند، بالای منبر می روم.(البته مجالس عمومی به نظر من که در حضور تیمسار محترم ساواک نیز مطرح نمودم، این است که در مساجد عمومی شهر و در تیمچه های بازار که مجلس روضه خوانی برپا می‌شود، شرکت ننمایم ولی مجالس خصوصی این است که در منازل مردم، تشکیل می شود و تعداد اشخاص شرکت کننده هم خیلی کم است و تیمسار ریاست ساواک هم موافق بودند که ما در مجالس خصوصی شرکت نماییم.
س- آیا به خاطر دارید که در چند جلسه خصوصی شرکت نموده اید و صاحب اصلی جلسه چه اشخاصی بوده اند؟
ج- یک دو جلسه در اطراف منزلمان که متعلق به حاجی قربان و دیگر حاجی غلامرضا و دیگری نیز منزل آقای قاضی، بالای منبر می روم.
س- آیا می دانید که در بالای منبر منزل قاضی،1 چه بیاناتی نموده اید یا خیر؟
ج- ابتدائاً سوره ای از قرآن مجید را تلاوت نمودم و سپس در مورد زنان بی حجاب که با مردان، قاطی شده اند، صحبت نموده ام. ودر جلسه دیگری که در همان خانه تشکیل شده‌است [بود] بیان نمودم، عده ای مانع پیشرفت اسلام شده اند و از پیشرفت اسلام، وحشت داشته اند. منظور از عده ای، این بود که کفار، مانع پیشرفت اسلام می شدند و اضافه نمودم، هرگاه امام زمان (ص)[عج] بیاید، و به من بگوید عمامه ات را وردار [بردار] من عصبانی می شوم و به طوری که به من گفته اند که بالای منبر نروید، عصبانی هستم.
س- صحت گفتارتان را چگونه گواهی می نمایید؟
ج- پس از قرائت با امضا
بایگانی
دستور داده تا تشریف آوردن تیمسار معظم، از رفتن به مجالس خصوصی، خودداری نماید.