ندای یک زندانی مسلمان خطاب به یزید زمان
متن سند:
ندای یک زندانی مسلمان خطاب به یزید زمان
عاری از مهر ندیدم چـو تـو کـس
کـردهای ملت ایـران بـه قـفــس
هر دم از دست تـو فریـاد کننـد
گر چـه در سینه نـدارند نفــس
نیست فریاد رسـی غیـر خـدا
ای خدا پـس تـو به فریــاد رس
چند خونخـواری و مظلـوم کشـی
ظلـم و بیداد نمی باشـد بـس
ملـت از ساحـل عمـان و خلیـج
غرق ماتم شـده تـا رود اَرس
استخوان همه شد خرد و خمیــر
تا به کـی تند دوانی تو فَـرس1
ای یزید از تو شده روی سپید ابن سعد آتش کین برده قَبس2
سینه زن گشته به پای عَلَمَت شمر و خولی و سنان بن اَنـس
عدهای بنده صفت گرد تواند آستان بـوس وجــود اَنجـس3
عاقبت هم بفروشنـد تـو را این غلامــان به بهایی اَبخس4
هان بیندیش تو از روز جزا که نــداری ره پیش و ره پــس
چشم داری بنگر قعر جهیم 5 گوش داری بـشنو بانـگ جَـرس6
دیدهای عاقبـت نحس پـدر زچه عبـرت نگرفتی زان خَـس ؟
قهر حق دید و ترشرو گردید قُتــل کَیفَ نَظَر َکَیــفَ عَبس7
سیر تاریخ و سِیَر کن چندی هم بخوان درس تو در این مدرس
یک زمان ترک هوسرانی کن نـرون عصر اتم مســت ﻫوس8
آنچه شد مایــۀ امنیت تو سلـب امنیت کرد از همه کس
به دل آرام و نه جان آسوده است از سگ و گزمه9 و جلاد و عسس1
گاو را شاخ و ترا اسلحه است لیــک در سر نبود عقل مگـس
عاقبــت ملــت آزادهی ما بشـکنـد شاخ تو را ای ناکـس
نعل وارونه زدن تا کی و چند نـطـق غرا بـه لســـان اخـرس11
قار قار از چه کنی همچو کلاغ ؟ لاشه خواری چه کنی چون کرکس ؟
دادهای ثروت ملــت برباد رایگان نفت به آمریـکا و سپس
سنگ ملت همه بر سینه زنی ننگ و نفرین به تو ای پست نجـس
ذرهای عقل اگر در سر توست خود همین شعر تو را باشد بس
نام ننگین تو بردن کفر است بــه خـدائـی خــدای اقـدس
فروردین 1357 شمسی (بلبلی در قفس)
سراینده اشعار بالا از زندان به همۀ ملت ایران درود میفرستد و انتظار دارد آن را به عنوان هدیه از او بپذیرند و در عوض تا آنجا که بتوانند نسبت به تکثیر و نشر آن به طور وسیع و در همه جا اقدام نمایند. باشد که این آه آتشین که از سینۀ سوزان برخاسته به همۀ ملت ایران برسد. این خود بهترین صله و پاداشی است که از ملت خود دریافت میدارد.1
معنی و توضیح بعضی از لغات و کلمات: 1- اسب 2- آتشگیر 3- ناپاکتر او هر پلیدی و ناپاکی 4- بسیار پست و بی مقدار 5- ته دوزخ 6- زنگ خطر 7- خدایش بکشد = مرده باد چگونه دید و چگونه ترشرو گردید (اشاره به آیههایی از قرآن مجید است). 8- امپراطور دیوانه و هوسباز روم قدیم 9- مأمور سازمان 1- پاسبان 11- به زبان گنگ و لال تا کی نطق پر آب و تاب کنی ؟
توضیحات سند:
1. در گزارش خبر این اعلامیه چنین آمده است:
از: مجتمع صنایع نظامی اصفهان (52 ز) تاریخ: 8 /7 /1357
به: تیمسار ریاست اداره دوم (532) شماره: 81 /20 /02 /501/الف /994
موضوع: پخش اعلامیه مضره
برابر خبر رسیده در ساعت 18 مورخه 7 /7 /1357 در مسجد همایونشهر از شهرهای اصفهان در خیابان فردوسی عدهای ناشناس مبادرت به بخش تعداد زیادی اطلاعیه مضره نموده که تعداد زیادی از اعلامیههای مذکور به وسیله مأمورین فرمانداری نظامی و شهربانی جمعآوری گردید.
ارزیابی خبر صحت دارد.
ملاحظات: اقدامات انجام شده، مراتب استحضاراً به عرض میرسد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 4 صفحه 64
